قبل از ورود به موضوع اصلی یادداشت پیشروی اشاره به این نکته ضروری است که تودههای عظیم مردم و تقریبا همه جریانات سیاسی صرفنظر از سلیقههای متفاوتی که دارند، در ضرورت برخورداری ایران اسلامی از فناوری صلحآمیز هستهای و دستاوردهای پیرامونی آن اتفاق نظر دارند و پیروزی و موفقیت تیم مذاکرهکننده کشورمان - چه تیمهای قبلی و چه تیم کنونی -
را در آوردگاه چالش هستهای آرزو میکنند و البته در این میان اصحاب
- اندک و کمشمار - فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 حساب جداگانهای دارند... و اما؛
1- توافقنامه ژنو در فاصله کوتاهی بعد از امضای آن از سوی طرفین مذاکرهکننده با برداشتها و اظهارنظرهای «متفاوت» در داخل کشور و «متضاد» از جانب حریف بیرونی روبرو شد. تا آنجا که امروزه درباره توازن میان آنچه دادهایم و آنچه گرفتهایم، ابهامات و تردیدهای جدی پدید آمده است. به عنوان مثال، یکی از خطوط قرمز اصلی ما که طی 10 سال گذشته بر آن اصرار ورزیدهایم، به رسمیت شمردن حق غنیسازی در داخل کشور و با تعریف روشن و صریح ماده 4 معاهده NPT بوده است. دراینباره تیم مذاکرهکننده کشورمان تأکید میورزد که در توافقنامه ژنو حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده است ولی از سوی دیگر حریف با صراحت اعلام میکند که این حق در توافقنامه نیامده و به رسمیت شناخته نشده است. مسئولان هستهای کشورمان در توضیح این تناقض میگویند که ادعای حریف مصرف داخلی دارد و مقامات آمریکایی برای راضی کردن مخالفان داخلی خود به اینگونه ادعاهای بیاساس روی آوردهاند. این توضیح اگرچه خالی از واقعیت نیست ولی نمیتواند پاسخ قابل قبولی تلقی شود، چرا که ادعاکنندگان، افراد عادی و یا رسانهها نیستند، بلکه این ادعاها از سوی بلندپایهترین مقامات مذاکرهکننده حریف مطرح میشود مقاماتی نظیر اوباما رئیسجمهور، جانکری وزیرامورخارجه، وندی شرمن مذاکرهکننده ارشد آمریکا، وزیرخارجه فرانسه، نخستوزیرانگلیس و... بنابراین چگونه میتوان پذیرفت ادعای آنان فقط مصرف داخلی داشته باشد. چرا که متن توافقنامه منتشر شده است و برای افکار عمومی طرف مقابل پوشاندنی و انکارکردنی نیست، و از سوی دیگر مقامات حریف از این نکته بدیهی به خوبی آگاهند که اگر ادعای خلاف واقع کرده باشند از سوی افکار عمومی ملتهایشان و از جمله مخالفان سیاسی خود مورد بازخواست قرار میگیرند، زیرا مخالفان داخلی آنها نیز توان مراجعه به متن توافقنامه و درک محتوای آن را دارند. پس ماجرا چیست؟!
یک نشریه آمریکایی با اذعان به اینکه ایران بیشترین پتانسیل قدرت را در منطقه دارد، نوشت: برنامه هسته ای بهانه ای بیش نیست ؛ بیشترین نگرانی آمریکا و متحدان منطقه ای اش افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه و جهان است.
«استفان والت» تحلیلگر مشهور مسائل خاورمیانه و استاد دانشگاه هاروارد در یادداشتی در نشریه آمریکایی فارینپالیسی توازن قدرت در خاورمیانه و خلیج فارس را مسئله اصلی توافق هستهای ایران و کشورهای 1+5 در ژنو دانسته است.
یک هفته قبل، وقتی کیهان در واکنش اظهارات مقامات آمریکایی پس از امضاء توافقنامه هستهای میان ایران و شش کشور طرف مذاکره نوشت: «آمریکا قابل اعتماد نبود، توافق ژنو یک ساعت دوام آورد» بعضیها خرده گرفتند و ادعا کردند که کیهان پیش داوری کرده و هنوز خبری نشده، موضوع را مورد تردید و تشکیک قرار داده است! اما اکنون و تنها یک هفته پس از امضاء توافقنامه، چندین و چند سند مهم و غیرقابل انکار جدید در دسترس است که صحت تیتر آن روز کیهان را تأیید میکند و هر انسان منصفی را به تأیید وا میدارد. به این چند نمونه توجه کنید:
1- آسوشیتدپرس از تدوین لایحه جدید تحریمها علیه ایران خبر داد و نوشت: این لایحه ایجاب خواهد کرد که دولت اوباما هر سی روز یکبار تأیید کند که ایران به توافق ژنو پایبند است و در هیچ عملیات تروریستی دست نداشته است (!) و بدون این تأیید، تحریمهای جدید وضع خواهد شد! گفتنی است آمریکاییها حزبالله لبنان، حماس و همه نهضتهای اسلامی را «تروریست» مینامند!
2- دنیس راس عضو ارشد شورای امنیت ملی آمریکا اعلام کرد: دادن حق غنیسازی به ایران توهم ایرانیان است(!) تنها راه کاهش واقعی تحریمها، عقبگرد در برنامه هستهای و ایست کامل آن است!
1- افسانه نیست، متن تاریخ است. در شهر غوغایی شد وقتی خبر آمد دشمن چند برابر جمعیت مسلمانان سپاه فراهم کرده و تا چند وقت دیگر به مدینه میرسد. انگار زلزله آمده باشد .نه انگار، که حتماً زلزله آمده بود. شهر به هم ریخت از این خبر بد. تا دیروز همه در یک صف بودند و امیدوار قطعی به پیروزی. اما گویا ورق برگشته بود. به زودی قرار بود مدینه به محاصره دشمن بیفتد و از بالا و پایین شهر هجوم بیاورند. عجب مخمصهای، گویا هیچ راه خلاصی متصور نبود. نبود که گروهی گفتند ای مردم یثرب اینجا، جای شما نیست، پس برگردید و به خانههای خود پناه ببرید.یک چاره مانده بود؛ کندن خندق در بخشی از اطراف شهر برای مهار تاخت و تاز دشمن... که آن هم پهلوان دشمن نامردی نکرد و از همان خندق عبور کرد و عربده کشید. «کجاست قهرمان شما که او را بکشم و به بهشت برود. یا او مرا بکشد و به ادعای شما به جهنم بروم»!
اظهارات رئیس دفتر رئیس جمهور در اتاق بازرگانی با شگفتی و انتقاد محافل رسانهای روبرو شد.
محمد نهاوندیان روز یکشنبه به اتاق بازرگانی رفته بود تا پس از قریب یکصد روز دو شغلگی اعلام کند که مایل نیست همچنان رئیس اتاق بازرگانی باقی بماند. او در عین حال ضمن اظهاراتی، از رشد نزولی تورم خبر داده و سپس گفته بود فعالان اقتصادی به زودی خواهند فهمید که معنای فتح در مذاکرات هستهای چیست چرا که بلافاصله میدان گشادهای پیش رویشان قرار میگیرد که میتواند فرصت تحرک و اشتغالزایی را به آنها هدیه کند.
این سخنان در حالی مطرح شد که مقامات آمریکایی مکررا درباره مذاکرات هستهای اعلام کردهاند ساختار اصلی تحریمها را حفظ خواهند کرد.
سایت فردا در واکنش به اظهارات نهاوندیان نوشت: اینکه باید و شایسته است که تحریمهای غیرقانونی غربیها به وسیله مذاکرات برداشته شود حتما سخن درست و اقدام سنجیدهای است که تیم مذاکره کننده ایرانی با پشتیبانی رهبری و مردم در حال حل و رفع آن است ولی اینکه چنان تصور و چنین القا شود که این روند به حل اساسی مشکلات اقتصادی کشور منجر خواهد شد دمیدن بر انتظارات غیرمعقول است که حداقل از رئیس دفتر رئیسجمهور و ریاست اتاق بازرگانی ایران انتظار نمیرفت و نمیرود. از سخن جناب نهاوندیان چنان بر میآید که تو گویی گشایشی در مسئله هستهای منجر به فتحالفتوح اقتصادی در داخل میشود!
فردا افزود: گره زدن تمام مشکلات اقتصادی داخلی به ناف تحریمهای خارجی اگر چه شاید محل و محفل خوبی برای فرافکنی برخی مدیران ناکارآمد برای توجیه سوءتدبیرها و عملکرد نادرست خود باشد ولی قطعا یک خطای استراتژیکی و امنیتی جدی است که کمترین نتیجه آن گستاخ شدن بیش از پیش دشمنان است. آیا این مدیران محترم نمیدانند تحریم، جنگ است و در شرایط جنگی، نباید در مقابل دشمنان که تمام امنیت ملی کشور را هدف گرفتهاند، ضعف نشان داد؟! آیا گفتن آنکه «خزانه خالی است» یا «وضع بدتر از آن است که تصور میکردیم» یا نمونههای بسیاری که این روزها برخی میگویند، مشکلی از مشکلات این ملت حل میکند یا دستاویزی میشود بر فشار بیشتر غربیها؟
فردا افزود: حتما باید مشکل تحریم را حل کرد ولی نه با نشان دادن ضعف و سستی یا انتظار بیش از اندازه از آن داشتن. آقای نهاوندیان پیش از آنکه مسئولیتی در دولت برعهده بگیرد گویا در مصاحبهای اعلام کرده بود سهم تحریمها در مشکلات اقتصادی کشور تنها 20 درصد و سوءتدبیر و سوءمدیریت 80 درصد است. حالا اما این مسئله انگار تغییر کرده و قاعده برعکس شده که برای رفع تحریمها سهم و اندازه بیشتری در مشکلات اقتصادی قائل شدهاند. وبسایت الف نیز با طرح این سوال که با سخنان آقای نهاوندیان، تیم ایرانی چگونه چانهزنی کند، نوشت: نهاوندیان در حالی برای چندمینبار در آستانه مذاکرات هستهای از طریق رسانهها چنین وعدههایی به افکار عمومی میدهد که مسئولان مستقیم پرونده هستهای کشور که متخصص این حوزه هستند و به صورت طبیعی چشمانداز واقعیتری نسبت به مذاکرات دارند هرگز چنین وعدههایی ندادهاند. از سوی دیگر نیز مسئولان ارشد کشورهای غربی اصرار دارند که به ساختار تحریمها دست نمیزنند که از آن جمله سخنان وزیر خارجه آمریکا بود.
الف میافزاید: از دیگر سو از بعد سیاست خارجی و بر مبنای سه اصل عزت، حکمت و مصلحت، آیا تکرار وعدههای اینچنینی در آستانه مذاکرات از سوی مسئولان اقتصادی کشور عزتمندانه است؟ تیم دیپلماتیک ما چگونه در مذاکرات با طرف غربی توانایی چانهزنی برای افزایش امتیازات داشته باشد، وقتی رئیس دفتر رئیسجمهور رسما همان امتیازات «ناچیز» از [اظهارات جان کری] را «فتح» در مذاکرات هستهای میخواند؟ با این اوصاف طرف غربی به خود حق نمیدهد که به دیپلماتهای ما بگوید طبق اظهارات دفتر ریاستجمهوری ایران همین امتیازات پیشنهادی هم بسیار بیش از تصور شما است؟
شایان ذکر است یکی از انتقادهای جدی که به رئیس دفتر رئیسجمهور سابق وارد میشد این بود که وی به جای انجام امور سنگین و پر مسئولیت دفتری، مشغول سخنرانی و نظریهپردازیهای عجیب و غریب است و انتظار میرود که این عارضه در دولت جدید باز تولید نشود؛ اگر چه مشکل از صندلی رئیس دفتر نباشد!
«در شرایطی که در تقسیم تقصیر همگان پاریس را به کارشکنی متهم میکنند اما باید توجه داشت که جنجالیترین مسئلهای که سالهاست در مذاکرات هستهای میان ایران و غرب تبدیل به گرهی کور شده، حق غنیسازی اورانیوم در داخل خاک این کشور است».
سایت دیپلماسی ایرانی با انتشار این تحلیل نوشت: تهران همواره بر به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی خود تاکید داشته و حسن روحانی رئیس دولت یازدهم نیز پیش از آغاز دور جدید مذاکرات ایران با 5+1 در دولت وی به صراحت تاکید کرد که ایران از حقوق هستهای خود کوتاه نخواهد آمد.
این سایت فعال در حوزه دیپلماسی و نزدیک به دولت اضافه میکند: در آن سوی سکه هستند تحلیلگرانی که با استناد به این که اختلاف میان تهران با غرب بر سر مسئله غنیسازی اورانیوم امری نیست که به این سادگی حل شود ادعا میکنند که تهران بهتر است در یک گام اعتمادساز فعلا برنامه هستهای خود در حوزه غنیسازی را برای دورهای کوتاه متوقف کند. آنچه که این دسته هم فراموش کردهاند روزهایی است در فاصله 18 دسامبر 2003 تا 10 ژانویه 2006 که ایران در اقدامی اعتمادساز غنیسازی اورانیوم خود را براساس پروتکل الحاقی پیشنهادی آژانس بینالمللی انرژی هستهای متوقف کرد. البته که پروتکل الحاقی به تصویب مجلس نرسید اما نتیجه این تعلق هم عدم ارسال پاسخی مشخص از سوی آمریکا و متحدان غربیاش و البته تشدید تحریمها علیه تهران بود. در نهایت هم ایران روند غنیسازی اورانیوم را از سر گرفت.
دیپلماسی ایرانی افزود: هافینگتنپست در روز 31 نوامبر در گزارشی با اشاره به حق مسلم ایران برای غنیسازی اورانیوم در خصوص درخواست غرب از ایران برای گامهای اعتمادساز نوشت چرا ایران باید پس از 7 سال که نشانهای از تسلیحاتی بودن برنامه هستهای این کشور در دست هیچ کس نیست همچنان گام اعتمادساز را بردارد؟ از سال 2006 تاکنون حداقل در دو گزارش برآورد اطلاعات ملی (2007 و 2011) تاکید شده است که ایران برنامه تسلیحاتی هستهای ندارد. علاوه بر این آژانس بینالمللی انرژی هستهای در گزارشهای فصلی از سال 2003 بارها تاکید کرده است که ایران مواد شکافپذیر را برای مصارف نظامی تغییر شکل نداده است. علاوه بر این نتیجه گزارشهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا هم بر عدم تسلیحاتی بودن برنامه هستهای ایران تاکید کرده است».
یادآور میشود دکتر ظریف وزیر امور خارجه پریروز در مصاحبه با ایسنا گفت آمریکا مخالف غنیسازی در ایران نیست.
وی همچنین گفته است: ما حق غنیسازی را نه تنها غیرقابل مذاکره میدانیم بلکه هیچ ضرورتی برای شناسایی آن به عنوان یک حق نمیبینیم زیرا این حق غیرقابل استنکاف است و همه کشورها باید به آن احترام بگذارند. ما در مذاکرات نشنیدیم کسی خواهان توقف غنیسازی باشد.
یادآور میشود مقامات آمریکایی نظیر اوباما، کری، شرمن، رایس و... بارها طی 3 ماه اخیر به تلویح یا به تصریح اعلام کردهاند حق غنیسازی در ایران را به رسمیت نمیشناسند و تنها امکان دسترسی ایران به انرژی صلحآمیز را که به مفهوم خرید سوخت هستهای از بازارهای بینالمللی است میپذیرند.
یک روزنامه آمریکایی در گزارشی نوشت: حال که در آستانه مذاکرات ایران و 1+5 قرار داریم، تصویب تحریمهای جدید علیه ایران در این برهه از زمان میتواند مذاکرات حساس بین ایران و 1+5 را تضعیف کند.
به گزارش «لسآنجلستایمز» گروهی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا در تلاش برای ترغیب سنا برای تصویب تحریمهای جدید علیه ایران هستند و این در حالی است که ایران و 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) قرار است روز چهارشنبه هفته جاری درباره توافق هستهای در «ژنو» دیدار کنند.
این روزنامه میافزاید روز پنجشنبه 63 نفر از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا به ریاست «مایکل مککوئل» رئیس کمیته امنیت داخلی از ایالت «تگزاس»، و «براد شرمن» نماینده جمهوریخواه مجلس نماینده آمریکا نامهای را به سناتورهای سنا نوشتند و خواستار اقدامی در خصوص قانون جلوگیری از ایران هستهای شدند که در ماه ژوئیه در مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب درآمد.
در ادامه گزارش نیویورک تایمز آمده است این طرح تحریمهایی را علیه مقامات ایران تشدید میکند و دولتهایی که کالاها، خدمات و فناوری آمریکا را در اختیار ایران قرار دهند، تنبیه میکند، این طرح همچنین شامل اعلام حمایت از آزادی، حقوقبشر، آزادیهای مدنی، انتخابات آزاد و حاکمیت قانون در ایران میشود که در واقع یک درخواست پنهانی برای تغییر نظام در ایران است.
اعضای مجلس نمایندگان آمریکا بر این باورند، از آنجاییکه تحریمهای کنونی ایران را به میز مذاکره آورده است، تهدید به تقویت تحریمها میتواند ایران را وادار کند که آرزوهای خود در زمینه هستهای را کنار بگذارد.
لسآنجلس تایمز ادامه داد که خواه این طرح به تصویب برسد یا نرسد، این تهدید وجود دارد که ایران برنامه هستهای خود را کنار نگذارد، مسئله اینجاست که تعجیل در تصویب تحریمهای جدید علیه ایران در این برهه از زمان میتواند مذاکرات حساس بین ایران و 1+5 را تضعیف کند.
این گزارش ادامه داد، «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا در کنفرانس خبری روز پنجشنبه خود نیز در خصوص اقدام بیمهابای کنگره درباره تحریمها علیه ایران هشدار داد و گفت: ما نیازی نداریم که به تحریمهای کنونی که بسیار موثر بوده است و ایران را به میز مذاکره آورده است،تحریمهای جدیدی را بیافزاییم. حال اگر معلوم شود که ایران با جدیت به میز مذاکره نمیآید و این مسئله هستهای حل نشود، مجددا میتوان تحریمها را اضافه کرد.
به گزارش فارس، لسآنجلس تایمز در پایان نوشت: همانطور که کری گفت، کنگره باید آرام بگیرد و اجازه بدهد که مذاکرات پیش رود.
دور سوم - و به یک اعتبار پنجم - مذاکرات ژنو فردا با حضور نمایندگان ایران و 6 کشور برگزار میشود. هر چند 10 روز پیش خبرها از نزدیک شدن به توافق حکایت میکرد و اکنون نیز خبرها دلالت بر این موضوع دارد اما به نظر میرسد یک جای اصلی کار میلنگد و صرفنظر از توافق ظاهری یا عدم توافق در مذاکرات پیشرو، خشتهای ناموزون این بنا تاب ماندگاری ندارد. سوءتفاهم بزرگی پیش آمده که احتمالا به زودی حباب متورم آن خواهد ترکید و واقعیت رخ خواهد نمود. در حقیقت با دوگانهای متناقض از حقیقت و مجاز، و واقعیت و خیال مواجهیم که به سمت نفی یکی از نقیضین پیش میرود.
وزیر محترم امور خارجه پریروز در دیدار اعضای کمیسیون سیاست خارجی مجلس گفته است «حدود 90 درصد مباحث در مذاکرات ژنو مورد توافق قرار گرفت و درباره 10 درصد اختلافنظر وجود دارد که در دور سوم مذاکرات درباره آن صحبت خواهیم کرد». دکتر ظریف همان روز در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا میگوید «ما حق غنیسازی را نه تنها غیرقابل مذاکره میدانیم بلکه هیچ ضرورتی برای شناسایی آن به عنوان یک حق نمیبینیم... ما در مذاکرات با 1+5 نشنیدیم که کسی خواهان توقف غنیسازی باشد. این موضوع در مرحله اول [!] به صورت کلی درخواست هیچ طرفی نیست». مقارن این اظهارات جان کری وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با اماسانبیسی گفت «ما در ژنو هیچ صحبتی درباره برچیدن ساختار تحریمها علیه ایران نکردیم و این مسیر را به سوی برچیده شدن کامل برنامه هستهای ایران ادامه میدهیم... ما در این مذاکرات پیشنهاد کردهایم بخش ناچیزی از حدود 45 میلیارد دلار سپردههای ایران در حسابهای بانکی سراسر جهان [احتمالا 3-4 میلیارد دلار] آزاد شود اما 95 درصد یا بیشتر تحریمهای اساسی باقی خواهد ماند تا آنها (ایرانیها) بگویند ما برنامه هستهای را در وضعیت فعلی متوقف میکنیم و در واقع آن را به عقب برمیگردانیم». منابع رسانهای میگویند حتی در صورت امکان دسترسی ایران به منابع مالی مورد اشاره خود، به خاطر تحریمهای بانکی و مالی نمیتواند قدرت مانور خاصی داشته باشد و به تعبیر آسوشیتدپرس «تخفیفهای جزئی آمریکا حتی به عنوان مسکّن هم در برابر فشار تحریمها عمل نخواهد کرد».
ژنو سوئیس پنجشنبه و جمعه پر ازدحامی را پشت سر گذاشت. فضاسازی رسانهای بر این شلوغی ناظر به مذاکرات 1+5 با ایران میافزود. دیروز وزیر خارجه آمریکا از تلآویو به ژنو رفت تا در مذاکرات سهجانبه با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران شرکت کند. کری برای سومین بار در دو هفته اخیر بود که به تلآویو رفته و در آنجا گفته بود هدف ما و اسرائیل در قبال برنامه هستهای ایران یکی است. بعد از ظهر جمعه خبر آمد که وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان نیز به ژنو میروند. رسانهها از احتمال یک توافق سخن گفتند و برخی از آنها از توافقی بزرگ نوشتند. اما تا دیشب جزئیات مذاکرات و توافقات همچنان در هاله ابهام باقی ماند. آیا میتوان به استناد قرائن و شواهد، برخی از ابهامات را برطرف ساخت و نگاه شفافتری به مذاکرات ژنو- که آغاز راه است و نه پایان آن- داشت؟ آیا آمریکا به دنبال یک توافق متوازن و پایاپای با ایران است یا مهندسی جدیدی برای تداوم خدعه و خیانت با ایران در میان است؟ آیا صرف مخالفخوانی دیروز نتانیاهو با توافق احتمالی- که ممکن است براساس یک تقسیم کار با آمریکا باشد - میتواند مؤید درستی مسیر مذاکرات باشد؟ و بالاخره اینکه یک توافق خوب حاوی چه مشخصاتی است؟
تا وقتی آمریکا رسماً نپذیرفته در گام آخر ضمن لغو تمامی تحریمها، غنیسازی ایران را به رسمیت میشناسد، گام اول به نام اعتمادسازی یا با هر عنوان دیگر نباید برداشته شود.
مهدی محمدی کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی با ارسال یادداشتی برای خبرگزاری فارس، درباره تکرار تجربه دوران اصلاحات در دور جدید مذاکرات میان ایران و 1+5 هشدار داده است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
بزرگترین تهدید در مذاکرات ژنو 5 -در یک جمله- این است که سابقه مذاکرات سال های 82 تا 84 یک بار دیگر تکرار شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در حالی که برای بسیار غیر منتظره بود، چند روز پیش نتایج آن مقطع از مذاکرات را عقب نشینی خواندند و هشدار دادند که آن روند مجددا تکرار نخواهد شد.
1- برخلاف آنچه این روزها، برخی از جریانات سیاسی به غلط تصور و یا به عمد القاء میکنند، بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب که در دیدار اخیر و پرشور دانشآموزان و دانشجویان با ایشان ایراد شده بود، مجموعهای از چندجزء جدا از هم و بیارتباط با یکدیگر نیست که کسانی بتوانند و یا در پی آن باشند، بخشی از آن را به میل و دلخواه خود برجسته کرده و بخشهای دیگر را که تفسیرکننده و توضیحدهنده بخش مورد نظر است، وانهاده و نادیده بگیرند. بیانات اخیر حضرت آقا مانند سایر رهنمودهای ایشان، یک مجموعه هماهنگ است که اجزاء آن با یکدیگر پیوندی ارگانیک دارند و هر جزء در کنار و در پیوست با سایر اجزاء قابل تعریف است. در مثل مناقشه نیست، از این روی بهعنوان مثال- و فقط بهعنوان مثال- و برای تقریب ذهن میتوان به داستان معروف آن ژولیده دورهگرد اشاره کرد که از او پرسیدند؛ چرا نماز نمیخوانی؟ پاسخ داد؛ در کلام خدا آمده است «لا تقربوا الصلوه... به نماز نزدیک نشوید» گفتند اما، این آیه دنباله «و انتم سکاری... در حالی که مست هستید» هم دارد، یعنی در حال مستی نماز نخوانید. مدعی گفت؛ مگر بخش اول، دستور خدا نیست؟ چه گناهی دارم اگر به این دستور عمل کرده باشم؟! او را گفتند؛ این بخش از بخش دوم جدا نیست و اگر چنان کنی، نه فقط بخشی از فرمان خدا را بجای نیاوردهای، بلکه مصداق آنانی هستی که به بعضی از آیات ایمان آورده و به برخی دیگر کفر میورزند- نومن ببعض و نکفر ببعض- و این، شیوه کافران و منافقان است.
مرحوم عسکراولادی در حاشیه مراسم افطاری جبهه پیروان درباره پاسخ به نامه فاطمه کروبی گفته بود «بنده طی نامهای پاسخ این اظهارات خانم کروبی را دادهام».
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، ماه رمضان امسال بود که مرحوم حبیبالله عسکراولادی دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری در اظهاراتی خطاب به موسوی و کروبی از آنها خواسته بود تا در ماه رمضان که ماه توبه است، با بازگشت خود به دامن نظام، جشن ملی را در عید فطر کامل کنند؛ وی همچنین موسوی و کروبی را «مفتون» توصیف کرد و از آنها خواست که توبه کنند.
این درخواست یار دیرین انقلاب، با واکنش فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی مواجه شد و وی در نامهای به دبیرکل جبهه پیروان، پیشنهاد وی را رد و به خاطر مطرح کردن لزوم توبه سران فتنه، از وی انتقاد کرده بود.
بر پایه این خبر مرحوم عسکراولادی در حاشیه مراسم افطاری امسال حزب موتلفه در تالار سیاره در گفتوگوی منتشر نشده فارس باوی گفته بود «بنده طی نامهای پاسخ این اظهارات خانم کروبی را دادهام.»
وی درباره جزئیات نامهاش به فاطمه کروبی به خبرنگار فارس گفت: قرار بود متن این نامه محرمانه بین من و خانم کروبی بماند و تا زمانی که همسر آقای کروبی در این باره رسماً صحبت نکنند، در این زمینه حرفی نمیزنم.
مرحوم عسکراولادی در ادامه ضمن تائید اصل ماجرای این نامهنگاری تصریح کرد: فرمان انقلاب به دست مقام معظم رهبری است و ما هیچ نگرانی در این باره نداریم؛ اما باید هوشیار بود.
یک نشریه دیپلماتیک فرانسوی معتقد است آمریکا به خاطر جنگهای ابلهانه به ابرقدرت رو به خاموشی و افول تبدیل شده است. لوموند دیپلماتیک تصریح میکند به همین دلیل نیز اوباما با وجود جنگطلبی، از ماجرای سوریه پا پس کشید.
این نشریه در یادداشتی تحلیلی خاطرنشان کرد: ایالات متحده که ظرف 6 ماه گذشته به ققنوس برآمده از خاکستر اقتصاد خویش تبدیل شده، اکنون به جایگاه امپراتوری رو به خاموشی تنزل یافته با رئیسجمهوری که مردّد است. اینک نوشتن درباره ضعف شگفتآور آمریکا جنبهای انبوه پیدا کرده است. اعتبار ابرقدرتی آمریکا با عقبنشینی از حمله به سوریه صدمه دید.
لوموند دیپلماتیک خاطر نشان میکند: به گذشته بنگریم. جنگ ویتنام توسط جان کندی و لیندون جانسون به بهانه جلوگیری از سقوط «زنجیرهوار» یک سلسله از کشورها در دامن کمونیسم شوروی و چینی آغاز شد. برای ایالات متحده این امر در ارتباط با منزلت کشور بود. سه میلیون از ساکنین هندوچین کشته شدند اما آمریکا بالاخره مجبور به فرار مفتضحانه شد. همچنین به شکلی سرهمبندی شده از سوی جورج بوش، جنگ عراق میبایست رژیمی را تنبیه کند که همچون ایران «محور شرارت» بود. باز هم برای ایالات متحده پای منزلت در میان بود. قدرت به حکومت رسیده در بغداد به لطف سربازان آمریکایی، هرگز به اندازه امروز به تهران نزدیک نبوده است.
نشریه فرانسوی افزود، «من با همه جنگها مخالف نیستم اما در مقابل یک جنگ ابلهانه میایستم»، این سخنان سناتور اوباما در سال 2002 بود که با دخالت نظامی کشور در عراق مخالف بود اما وقتی به ریاست جمهوری رسید، هم او بود که به «جنگ ابلهانه» در افغانستان شدت بخشید پیش از آنکه مجبور به عقبنشینی شود. در مورد سوریه، طرفداران دخالت نظامی از او میخواستند که به خود آید. او میبایست با استفاده از زور بدون اجازه شورای امنیت قوانین بینالمللی را زیر پا بگذارد؛ به نظر کنگره اهمیت ندهد و پس از آنکه کاخ سفید از آن نظر خواست در صورت مخالفت کنگره با دخالت نظامی آن را دور بزند؛ و بالاخره عملیات نظامی را با حمایت متحدینی بسیار اندکتر از «اتحاد کشورهای داوطلب» جورج بوش آغاز کند. از همه بدتر آنکه، رئیسجمهور ایالات متحده در شرایطی تن به این ماجراجویی میداد که اکثریت هموطنانش با آن مخالف بودند و گروهی از آنان میپنداشتند که ارتش آمریکا در سوریه «نیروی هوایی القاعده» خواهد بود. بدین ترتیب اوباما تردید کرد و به نظر میرسد به این نتیجه رسید که حیثیت دولتش با عدم آغاز یک «جنگ ابلهانه» جدید در خاورمیانه هنوز برای مدتی بر جای باقی خواهد ماند.
یک دیپلمات ارشد آمریکایی با وجود اذعان به بیصداقتی و عهدشکنیهای گذشته دولت متبوع خود، خواستار حفظ موضع طلبکاری و گردنکلفتی مقابل ایران شد.
رایان کراکر سفیر سابق آمریکا در عراق و افغانستان در نیویورکتایمز نوشت: ماه گذشته زمانی که باراک اوباما و حسن روحانی برای نخستینبار با یکدیگر مکالمه تلفنی انجام دادند، سطح انتظارها از روابط دوجانبه بالا رفت. آنهایی که به راهحل دیپلماتیک برای بنبست هستهای امیدوار بودند، از اینکه یک معامله بزرگ در پیش است به هیجان آمدند. هر چند ناظران بینالمللی امیدوار بودند که در ملاقات مقامات تهران و واشنگتن، یک توافق نسبی رقم بخورد، اما این اتفاق نیفتاد و نمایندگان ایران و آمریکا در حاشیه اجلاس ژنو بدون اینکه توافقی را امضاء کنند با یکدیگر دیدار کردند. برای اواخر هفته جاری نیز یک نشست هستهای دیگر در ژنو برنامهریزی شده است.
وی میافزاید: «به رغم سه دهه روابط خصمانه، شاید اغلب آمریکاییها از این نکته آگاه نباشند که مذاکرات در گذشته با ایران موفق بوده و میتواند بار دیگر نیز موفق شود. بلافاصله پس از حادثه تروریستی 11 سپتامبر - زمانی که من در وزارت خارجه حضور داشتم - من با دیپلماتهای ایرانی در مورد گامهای آتی در افغانستان مذاکره کردم. در آن زمان ما دشمن مشترکی به نام القاعده و طالبان داشتیم و دو دولت میخواستند شانس خود را در همکاری با یکدیگر امتحان کنند. دیپلماتهای ایرانی رویکرد سازنده، پراگماتیک و متمرکزی در این مورد داشتند و یک نقشه ارزشمند در اختیار ما قرار دادند که نشان میداد طالبان دستور اقدام علیه آمریکا را پیش از آغاز عملیات نظامی ایالات متحده صادر کرده است. آنها همچنین از حامیان اقدام در افغانستان بودند. ما در ماههای پایانی سال 2001، در مکانهای مختلفی با یکدیگر دیدار کردیم و یک توافقنامه ایرانی - آمریکایی در کنفرانس بن که با دستور کار افغانستان برگزار شده بود، بین ما شکل گرفت».
سخنان 12 آبان رهبرمعظم انقلاب اسلامی با گونهها و روایتهای مختلف همراه شده است، این سخنان در همه رسانههای مهم خارجی منعکس شد در این میان آمریکاییها عمدتا به آن بخش از سخنان دو روز پیش رهبرمعظم انقلاب توجه نشان دادند که مربوط به حمایت از تیم مذاکرهکننده و پرهیز از تضعیف آن بود. رسانههای فرانسوی ضمن آنکه لزوم حمایت از تیم مذاکرهکننده را برجسته کردند عمدتا روی ابراز بدبینی رهبر معظم انقلاب از مواجهه منطقی غرب با برنامه هستهای ایران خبر دادند. رسانههای رژیم صهیونیستی هم ضمن آنکه عدم خوشبینی رهبرمعظم انقلاب به مذاکرات ایران و غرب را بازتاب دادند روی این جمله که «اسرائیل حرامزاده است» تمرکز نمودند. رسانههای روسیه و چین عمدتا روی عدم خوشبینی ایران به مذاکرات توجه نشان دادند. رسانههای عربی محافظهکار منطقه - رسانههای وابسته به عربستان و... - روی اینکه رهبر ایران به مذاکرات با غرب خوشبین نیست تمرکز نمودند.
براساس آنچه گفته شد میتوان گفت که سخنان روز 12 آبان حضرت امام خامنهای - دامت برکاته - در کانون توجهات و تجزیه و تحلیلهای جهانی قرار گرفته است اما در عین حال در یک جمعبندی از این تجزیه و تحلیلها میتوان گفت آمریکاییها در عمل از اینکه تیم مذاکرهکننده ایرانی در داخل ایران به انزوا بروند نگران بودهاند و به عبارت دقیقتر از اینکه موضوع مذاکره ایران و غرب از متن توجه ایرانیان به حاشیه برود، نگران بودهاند و از این رو از آن همه سخنان و بخصوص آن بخش از تحلیلهای دقیق و موشکافانه که اوضاع غرب و نحوه نگاه ایران به غرب مورد بررسی قرار گرفته است، عبور کردند و به بخشی از پیام که جنبه داخلی داشته توجه نشان دادهاند بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که آمریکاییها بشدت خود را نیازمند حفظ فضای کنونی که از مذاکرات اوایل مهرماه نیویورک شروع شد و سپس در ژنو امتداد یافت، میدانند و روی آن حساس هستند این در حالی است که در طول شش هفته اخیر وانمود میشد که این ایران است که به مذاکره احتیاج حیاتی! دارد.
توهینهای مقامات آمریکا علیه ملت ایران کی شدت میگیرد؟ (خبر ویژه)
بررسی زمانبندی توهین آمریکاییها به مردم ایران از «محور شرارت بوش» تا «فریبکاری ژنتیکی شرمن» نشان میدهد این توهینها نسبت مستقیم با ادبیات انفعالی دارد.
به گزارش رجانیوز، اظهارات شرمن در فریبکار ژنتیکی خواندن ایرانیان بار دیگر به خوبی الگوی رفتاری مقامات آمریکایی در مقابل ایران را به نمایش گذاشت؛ الگویی که ناشی از خودبرتربینی مقامات آمریکایی در مواجهه با ایران است و اتفاقا تیم فعلی دستگاه دیپلماسی پیش از این و در زمان حضور در دولت خاتمی این رفتار توهینآمیز را تجربه کرده است.
در ژانویه سال 2002 میلادی بود که جورج بوش رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا در گزارش سالیانه خود به مجلسین و مردم آمریکا برای اولینبار از اصطلاح «محور شرارت» استفاده کرد و ایران، عراق و کرهشمالی را از اجزای اصلی این محور نامید.
انتشار مقاله هتاکانه روزنامه زنجیرهای بهار، حساسیتسنجی برای تکرار تراژدی حمله به مقدسات در دوره اصلاحات بود.
سایت نیمروز با انتشار این مطلب خبر داد که نویسنده مقاله موهن روزنامه بهار (روزنامه وابسته به سعید پورعزیزی از مدیران دفتر رئیس دولت اصلاحات)، ضمن عضویت در گروهک نهضت آزادی، با ساواک رژیم پهلوی نیز در ارتباط بوده است.
به نوشته این سایت، اقدام روزنامه بهار در انکار امامت و ولایت امیر مؤمنان(ع) آن هم در آستانه عید بزرگ غدیر، خاطره روزگار حرمتشکنیهای دوره اصلاحات را زنده کرد. بسیاری از مردم فراموش نکردهاند که روزنامه دولتی ایران در 24 تیر 79 مدعی شد (نعوذبالله) خدا فتنهگر است و به او هم میتوان اعتراض کرد!
آرزوهای برباد رفته! (یادداشت روز)
پایبندی به مرزهای اعتقادی و فرهنگی کشور، امری است که به حق از رئیسجمهور محترم، با سوابقی که از ایشان سراغ داریم انتظار میرود و مواضع ایشان در پاسداری و حراست از مرزهای عقیده و فرهنگ، نیز موید همین انتظار است. هدایت دولت توسط شخصی در کسوت روحانیت این انتظار را مضاعف و وعدههای ایشان بخصوص در مجلس شورای اسلامی در جریان معرفی وزرا با تذکر ایشان در خصوص پاسداشت ارزشهای اسلامی و انقلابی امیدهایی را در این عرصه به وجود آورد. اما ظاهرا عدهای تغییر دولت را با تغییر نظام و یا عقاید مردم برابر میدانند و علیرغم پافشاری دولت بر ارزشهای مصرح قانونی و دینی، ساز ناکوک خود را میزنند و درد دل خود را میگویند! مشکل وقتی پیچیدهتر میشود که با سکوت و انفعال دولت این سخنان به عنوان مواضع دولت به خورد جامعه داده میشود و این خود آغاز مشکلاتی بزرگ برای دولت است.
فارغ از نتایج حرکت پرشتاب دولت در ماههای نخست کارش در عرصههای مختلف و رضایتمندی یا عدم رضایت مردم، عده دیگری بصورت پرشتاب و با احساس انرژی حاصل از تغییر دولت، سخنانی را در سطح عمومی جامعه مطرح میکنند که یقیناً آثار و تبعاتی در پی خواهد داشت و لازم است نسبت به آن از سر دلسوزی و دقت نگریسته شود. این اقدامات که بهتر است نام آن را «سرعت در شکستن مرزها» نامید، شاید بصورت پراکنده از درجه اهمیت کمتری برخوردار باشند اما وقتی آنها را به صورت یک کل واحد و یک مجموعه به هم پیوسته در نظر میگیریم خواهیم دید که مرزهای اخلاقی و عقیدتی و فرهنگی جامعه، بصورت جدی از سوی افرادی- که دانسته یا نادانسته در این الگو حرکت میکنند- شکسته میشود. به این چند نمونه دقت کنید:
دیپلمات انگلیسی: کنار اسرائیل هستیم(خبر ویژه)
تحریمهای ضد ایرانی نتیجه مدیریت ماست
دولت انگلیس به صهیونیستها اطمینان داد هرگز به یک توافق بد با ایران در مذاکرات هستهای رضایت نخواهد داد و پای اسرائیل میایستد.
متیوگولد سفیر انگلیس در تلآویو که در یک کنفرانس در بیتالمقدس سخن میگفت، مدعی شد: ایران فقط مشکل اسرائیل نیست بلکه آرزوها و برنامه هستهای این کشور و حمایتش از تروریسم، تهدیدی برای منطقه و جهان است.
وی بیآنکه متعرض تسلیحات اتمی رژیم اشغالگر قدس شود، گفت: ما به صراحت گفتهایم که یک ایران هستهای باعث شروع مسابقه هستهای در منطقه میشود و نه تنها اسرائیل بلکه جهان را تهدید میکند. به همین دلیل ما یکی از قویترین تحریمهای مالی را علیه ایران در جهان مدیریت کردیم و به همین دلیل هم ما ارزش زیادی را برای همکاریهای خود با اسرائیل در مقابله با برنامه هستهای ایران قائل شدهایم.
وی اظهار داشت: ما این موضوع را روشن کردهایم که ضمن استقبال از لحن مثبت رئیس جمهوری ایران، با چشمانی باز خواستار اقدامات واقعی و عملی ایران در مورد برنامه هستهایاش هستیم. روحانی باید بداند که اراده ما در ممانعت از دسترسی ایران به برنامه تسلیحات هستهای، قویتر از هر زمان دیگری است.
گولد خاطرنشان کرد: همگان باید بدانند که تعهد ما به امنیت اسرائیل غیرقابل نقض است.
وی در این سخنرانی که متن آن از سوی وزارت خارجه انگلیس منتشر شده، با بیان اینکه «ما چشمان خود را به روی تهدیدهای ایران نبستهایم»، میگوید: ما و متحدانمان یکی از سختترین تحریمها را علیه ایران اعمال کردهایم و علت تغییر لحن دولت ایران هم همین فشارهاست. ما نگرانیهای اسرائیل را درک میکنیم که مربوط به گردش سانتریفیوژها در ایران است. تا زمانی که سانتریفیوژها میچرخند، تا زمانی که امکان دسترسی کامل بازرسان به سایتهای اتمی ایران وجود ندارد و تا زمانی که ایران به هر طریقی تعهدات خود را نقض میکند، ما به حفظ تحریمهای سنگین اعمال شده، ادامه خواهیم داد. ما ساده لوح نیستیم و تجارب فراوانی درباره تعامل با رژیم ایران داریم و به همین دلیل با چشمانی باز وارد مذاکره میشویم. ما نه عجله خواهیم کرد و نه به ایران اجازه میدهیم با زمان بازی کند. ما با ایران توافق بد نیز انجام نخواهیم داد. ما اسرائیل را در قبال ایران تنها نمیگذاریم.
گفتنی است گولد 13 سال پیش سفیر انگلیس در تهران بوده و به گفته خودش تجربه زیادی در آن دوران مبنی بر آسیبپذیری اقتصاد ایران اندوخته است.
اظهارات گستاخانه و نوکرمآبانه سفیر انگلیس در تلآویو نشان میدهد پذیرش مبادله کاردار غیرمقیم با دولت انگلیس، اقدامی شتابزده بوده و در خصلتهای خباثتآمیز روباه پیر هیچ اثری نگذاشته است.
شایان ذکر است اعضای هیئت مذاکره کننده انگلیسی در مذاکرات با ایران قبل یا بعد از هر دور مذاکره با ایران به هماهنگی با مقامات صهیونیستی میپردازند که نشست اخیر ژنو نیز از این قاعده مستثنی نبود.
ایران در تحولات سوریه دست برتر را دارد و آمریکا مجبور است در آستانه کنفرانس ژنو 2 این موقعیت برتر را به رسمیت بشناسد.
رادیو آمریکایی «فردا» که به سازمان سیا تعلق دارد با اشاره به شرطگذاریهای آمریکا و برخی محافل غربی برای حضور ایران در نشست ژنو 2 (مربوط به سوریه) تاکید کرد: ایران در خصوص تحولات سوریه نسبت به گذشته دست برتر را پیدا کرده و آمریکاییها مجبورند به ایران امتیاز بدهند.
رادیو فردا به این سخنان دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی اشاره کرد که «ایران شیفته شرکت در کنفرانس ژنو 2 نیست و تنها زمانی در آن شرکت میکند که مبنای کار راهحلی دیپلماتیک مبتنی بر رای مردم سوریه باشد.»
رادیو فردا گفت: جمهوری اسلامی از مدتها قبل درصدد این بوده که خود را به عنوان یک بازیگر اصلی در خاورمیانه جا انداخته و کشورهای غربی را مجبور کند که در معادلات خاورمیانه، نقش ایران را به رسمیت بشناسند. در مقابل آمریکا چون معتقد بوده که نقش ایران نقشی منفی در پروندههای خاورمیانه بوده به همین دلیل با حضور ایران در مذاکرات مربوط به سوریه یا دیگر نقاط خاورمیانه مخالفت میکرده است اما اکنون ایران دست بالاتر را دارد و آمریکاییها مجبور هستند به نوعی به ایران امتیاز داده و حضور این کشور در کنفرانسهایی مثل ژنو 2 را به رسمیت بشناسند.
تحلیگران رادیو فردا افزود: وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران هم دو هفته پیش اعلام کرده بود که شرط آمریکا را برای حضور در نشست ژنو 2 نمیپذیرد.
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful
Say: He, Allah, is One
Allah is He on Whom all depend
He begets not, nor is He begotten
And none is like Him