راههای مقابله با عمليات رواني دشمن
سخن سردبیر: حجتاله مرادي
گسترش روزافزون كاربست روشهاي عمليات رواني توجه افكار عمومي و دولتها را به اين واقعيت جلب ميكند كه پيشرفت دانش عمليات رواني موجب افزايش ميزان دستكاري حسابگرانه و كنترل هوشمند مردم جهان به وسيله كشورهاي سلطهجو ميشود. واكنش انفعالي معمول در قبال توانمندي نفوذ رواني، كنترل رفتار را فرجام گريزناپذير اتخاذ روشهاي عمليات رواني ميپندارد. بنابراين نفوذ اجتماعي كنترلهايي را تحميل ميكند كه پيش از اين وجود نداشته است. اين پندار، تلقي ذهني از بُردار استدلالي قاعده عليت است، اما اين اصول عليت نيست كه افكار عمومي و دولتها را نگران ميكند.
|
|
روشهای تحقیق و مدیریت عملیات روانی
نویسنده: حجتاله مرادي
چكيده
اتخاذ هر نوع شيوه مديريتي در ساختار اجرايي عمليات رواني از نحوه نگرش به اين حوزه از دانش متأثر است، چنانچه سنجش عمليات رواني به منزله پنداري اجتماعي، درگيري سياسي، ابزار اطلاعاتي و … به عملكردهاي اساسي سيستمي متفاوتي منجر ميشود. اين مقاله، ابتدا به روشهاي تحقيق در عمليات رواني و فرضيههاي رايج آن ميپردازد و سپس نقش مديريت سياست اطلاعاتي را در موقعيتهاي مختلف عمليات رواني مورد بررسي قرار ميدهد.
همچنين الگوها و گرايشهاي جديدي را در به كارگيري سياست اطلاعاتي در شرايط عمليات رواني تبيين ميكند.
واژگان كليدي: مديريت عمليات رواني، روشهاي تحقيق عمليات رواني، سياست اطلاعاتي، علوم اجتماعي، تأثير رواني.
|
|
عمليات رواني در عصر ارتباطات
نویسنده: عسگر جلاليان
چكيده
در دنيايي كه به نام دنياي اطلاعات و ارتباطات( ) نام گرفته است به تناسب تحولاتش براي رسيدن به اهداف، راهكارهاي خاص و متناسب اتخاذ ميگردد. زماني كشورها براي رسيدن به مقاصدشان ازحربههاي نظامي و كشورگشايي استفاده ميكردند، به داشتهها و تواناييهاي بالقوه و بالفعل خود افتخار ميكردند و براساس آنها هم به خود جرئت ميدادند و هم در ديگر كشورها رعب و وحشت ايجاد ميكردند و هر جا كه لازم بود اين داشتهها را در معرض ديد ديگران قرار ميدادند. امروزه كه عصر انفجار اطلاعات( ) است و دنيا در حال تبديل شدن به دهكدهاي كوچك است، در ارتباطات و تبادل سرمايههاي مادي و معنوي نيز انقلابي بس عظيم رخ داده است. اين انقلاب آن قدر عظيم و متحير كننده است كه در مفاهيم علم ارتباطات به آن انقلاب ارتباطات( ) لقب دادهاند. در چنين عصري، نيازي به هزينههاي زياد براي ابراز وجود و ابراز جسارت و نيز سلب وجود و جسارت از ديگران، نيست. آنچه اكنون جاي همه نيازمنديهاي قديم را پر ميكند و خلأ وجودي آنها را ميپوشاند اطلاعات است، چه اطلاعات به معني عمومي آن( ) و يا به معني اختصاصي آن( ). هر يك از اين دو در جاي خود كاربرد خاص خود را دارند. هر كس كه در اين دو حوزه اطلاعات عمومي و اطلاعات اختصاصي، غني باشد قدرتمند است. دانشمندان علم ارتباطات در دنياي پرتلاطم امروزي حرف انديشمندان ايراني حدود ده قرن پيش امثال فردوسي را ميزنند كه ميفرمايد: توانا بود هر كه دانا بود1 ولي هم اكنون نيز دانش را با عبارتي ديگر ميتوان توصيف كرد: دانش قدرت است( ) و ميتواند نوعي از اطلاعات باشد. امروزه دولتمردان جهان براي دستيابي به اطلاعات و نيز براي به قدرت رسيدن بهاي سنگيني ميپردازند؛ زيرا دريافتهاند كه در عصر حاضر بدون دستيابي به اطلاعات نميتوانند زندگي كنند.
به دست آوردن اطلاعات سخت است و استفاده از آن هنر. يكي از استفادههاي رايج و بسيار جدي از دانش و اطلاعات بهرهبري از آن در عمليات رواني( ) است. در عصر حاضر كه عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات است براي ابراز وجود، تحميل اراده و ادامه بقا از عمليات رواني به عنوان مؤثرترين و كمهزينهترين راهبرد استفاده ميشود.
عمليات رواني كه به آن جنگ از طريق اخبار و اطلاعات نيز گفته ميشود امروزه از قويترين، مؤثرترين و ارزانترين حربههايي است كه در اختيار دارندگان اطلاعات است.
واژگان كليدي: عمليات رواني، رسانههاي جمعي، تاكتيك عمليات رواني، عصر اطلاعات، تبليغات، اهداف عمليات رواني، ضد عمليات رواني.
|
|
تعامل فرهنگ با ساير مؤلفههاي قدرت ملي از ديدگاه امام علي(ع)
نویسنده: دكتر محمدباقر بابايي(طلاتپه)
چكيده
انسان موجودي است كه رفتارهايش با تكيه بر دو مبناي فكري و ارزشي، هويت مييابد. رفتار يا مشي زندگي انسان در ابعاد مخلتف مانند ساير پديدهها محتوا و ساختار دارد، محيطهايي كه رفتارها در آن هويت مييابند به دليل نوع اثرگذاري بر زندگي انسان در ابعاد اجتماعي به مؤلفههاي اجتماعي – فرهنگي، سياسي، اقتصادي و نظامي و امنيتي تقسيم ميشود. تعامل اين مؤلفهها، قدرت و اقتدار ملي يك كشور را به وجود ميآورد. براي افزايش قدرت و اقتدار ملي به كدام مؤلفه بايد اولويت سرمايهگذاري و توسعه داد؟ آيا روش منطقي براي تعيين اين اولويت وجود دارد؟ تحليل محتوا در خطبهها، نامهها و كلمات قصار باقي مانده از اميرالمؤمنين(ع) گوياي اين حقيقت است كه حضرت(ع) در مدت زمامداري به مؤلفه فرهنگ اولويت بيشتري ميدادند و اولويتدهي ايشان به معناي توسعه و تعميق مباني نظري و ارزشي در مؤلفههاي ديگر قدرت و اقتدار ملي ميبود.
واژگان كليدي: قدرت ملي، فرهنگ، مؤلفههاي قدرت ملي، تعامل مؤلفههاي قدرت ملي.
|
|
مديريت كاركرد خبري رسانه در مواجهه با بحران
نویسنده: محمودرضا مرتضوی
چكيده
درباره رسانههاي جمعي، كاركردهاي مختلفي تعريف شده است كه عبارت است از: خبررساني، آموزش همگاني، انسجامبخشي اجتماعي، تأمين فراغت و تبليغات. نخستين كاركرد نقش خبري رسانههاي جمعي است، به طوري كه شكلگيري اولين مطبوعات پرتيراژ و خبرگزاريهاي جهان، بر مبناي آگاهي جامعه از رويدادها و حوادث مختلف بوده است و اين وضعيت درباره راديو و تلويزيون نيز مصداق دارد. اين نقش با توسعه نظام صنعتي، روابط سياسي ميان دولتها و اهميت يافتن افكار عمومي در اقتدار و حاكميت سياسي (تحت تأثير ديپلماسي رسانهاي به عنوان شيوهاي جديد در اعمال قدرت)، بسيار حائز اهميت است. از اين رو سازمان رسانه بر اساس اهداف اقتصادي و سياسي و گرايشهاي ايدئولوژيك، چگونگي توليد و توزيع اخبار را سامان ميدهد و براي تحقق اهداف خود، درصدد است تا بر مخاطب تأثير بگذارد و احتمال دارد به صورت بحرانآفريني يا مهار بحران نمود پيدا كند. البته هر سازمان رسانهاي، ضمن آنكه تأثيرگذاري خاصي را جستجو و دنبال ميكند، از محيط پيرامون نيز (ساير سازمانها، مخاطبان و رويدادهاي جامعه) تأثير ميپذيرد و هنگامي كه بحران در هر كدام از اين حوزهها (سازمان رسانه و محيط پيرامون) به وقوع پيوندد، - بنابر نظريه سيستمها - ديگري نيز دستخوش تغيير ميگردد. در اين شرايط، نقش خبري رسانه هنگامي به عنوان شيوه مطلوب براي جهتدهي به افكار عمومي، نحوه مقابله با شايعات و حتي چگونگي اتخاذ تصميم براي مقابله با بحران، تلقي ميشود كه بر اصول مديريت ارتباطات و اخبار در حيطه درون و برون سازماني، پايهريزي ميشود. سه بخش مهم اين مقاله عبارت است از: 1- شناسايي عوامل بحرانزا در فرآيند ارتباطات و آگاهي از نحوه مديريت ارتباطات رسانهاي براي مقابله و كنترل بحران؛ 2- چگونگي تأثيرپذيري و نفوذ بحران ميان رسانه و جامعه براساس تبادلات ميان سازمان و محيط پيرامون؛ و 3- پيشنهادهاي لازم براي سازماندهي و برنامهريزي در جريان توليد خبر در چارچوب نگرش سيستمي و عناصر فرآيند ارتباطي.
واژگان كليدي: ارتباط، رسانه، سازمان رسانه، بحران، ارتباطگر، رمزگذاري، رمزگشايي، اختلالات، خبر، اثربخشي فرآيند ارتباطي، مديريت خبر.
|
|
رسانههاي جمعي و امنيت ملي: با تأكيد بر شكلگيري و نقش مطبوعات در امنيت ملي روسيه
نویسنده: سيدرضي عمادي
چكيده
امنيت، همواره كليديترين عنصر زندگي بشر بوده است. ترس در همه حال و همه زمانها در تصميمات و حتي جهتگيريهاي دولتها نقش مهمي را ايفا كرده است. ترس دولتها از يكديگر، آنها را به سمت شركت در اتحاديههاي امنيتي و حتي غيرامنيتياي كه به تضمين امنيت آنها ختم ميشد، سوق ميدهد. از كنگره وين كه يكي از شناختهشدهترين اتحاديه دولتي كه به منظور تضمين امنيت دولتهاي عضو اتحاديه، نظام امنيت جمعي را پايهگذاري كرده است، تا تأسيس جامعه ملل، سازمانملل و اتحايدههاي نظامي مهمي همچون ورشو و ناتو كه همگي به دليل اهميت تضمين امنيت، تأسيس شدهاند، حاكي از اين است كه دولتها همواره دغدغه امنيت را در ذهن داشتهاند.
مسئله مهم، گسترش يافتن جنبهها و ابعاد مفهوم امنيت است. اين مسئله به حوزه داخلي هم سرايت پيدا كرد و امنيت از حالت تك بعدي بودن خارج شد و نيز از حالت صرف امنيت نظامي، به ابعاد ديگري همچون امنيت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و … گسترش يافت. در بسط و گسترش ابعاد امنيت، عوامل زيادي دخالت داشتهاند كه از مهمترين اين عوامل ميتوان به پيدايش و رشد رسانههاي جمعي و تأثير اين رسانهها در رشد افكار عمومي و به چالش كشيدن قدرت دولتها و يا برعكس ازدياد قدرت دولتها از طريق اين رسانهها اشاره كرد. يكي از كشورهايي كه همواره از رشد و گسترش رسانهها بويژه رسانههاي منتقد جلوگيري ميكرده كشور روسيه است. در نظامهاي غربي مردمسالار رسانهها در تأمين امنيت ملي كشور نقش مهم و مؤثري ايفا ميكنند. زيرا وجود نظام رسانهاي مستقل و آزاد، از ابزارها و عناصر تحقق حكومت است. روسيه از جمله كشورهايي است كه به دليل نظام سياسي اين كشور، رسانهها بيشتر دولتي، و در خدمت دولت بودند.
در اين مقاله ابتدا مفهوم و ابعاد امنيت در گذر زمان و همچنين مفهوم رسانههاي جمعي و كاركرد اين رسانهها در رابطه ميان مردم و دولت بررسي و سپس به ريشههاي شكلگيري مطبوعات در روسيه و تأثير آن بر امنيت اين كشور و برخورد دولتهاي روسيه با رسانه، پرداخته ميشود.
واژگان كليدي: رسانههاي جمعي، امنيت ملي، مطبوعات روسيه.
|
|
تأثير رواني رويداد 11 سپتامبر بر افکار عمومي غرب؛ تهديدات مشترک - ادراکات متفاوت
نویسنده: دکتر علي فلاحي
چکيده
بسياري از تحليلگران سياسي، رويداد 11 سپتامبر را به اين دليل نقطه عطفي در تاريخ روابط بينالملل تلقي كردهاند که پيامدها و تأثيرات عميقي بر گسترهاي از موضوعات و مسائل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي داشته است، که عمدتا از منظر آسيبشناسي اجتماعي - رفتاري و درقالب مکتب رفتارگرايي قابل تعمق و بررسي است. در اين نوشتار، تلاش شده است تا ضمن ارائه مباحثي درخصوص انواع تهديد و پيامدهاي آن، ميزان تأثير اين رويداد را بر افکار عمومي در غرب به دست آوريم. در اين زمينه با اين پيشفرض كه واكنشهاي دول غربي حاصل شكلدهي افكار عمومي در غرب است، هدف نهايي اين است که پيشبيني و تجزيه و تحليل سودمندتري از رفتارها و رويکردهاي آتي غرب، در تنظيم رفتار و سياست خارجي خود داشته باشيم. با عنايت به اينكه تصورات و ادراكات افكار عمومي از رويدادهاي بينالمللي متاثر از عمليات رواني دولتهاي غربي است، بنابراين دادهها و نتايج آماري و اطلاعاتي تنها در فضاي ياد شده تحليل شدني است.
واژگان کليدي : 11 سپتامبر، تهديد (شخصي و ملي)، غرب، تصور، افکار عمومي، تروريسم.
|
|
اهداف رواني - امنيتي طرح خاورميانه بزرگ
نویسنده: دکتر آرمين امينی
چكيده
بيش از سه سال از مطرح شدن طرح خاورميانه بزرگ توسط ايالات متحده امريكا، ميگذرد، به تعبير دولتمردان امريكا، سابقه طرح خاورميانه بزرگ به گزارش توسعه انساني سازمانمللمتحد درباره كشورهاي عربي (22 كشور عضو اتحاديه عرب) بازميگردد كه عدهاي از نويسندگان عرب به سفارش برنامه توسعه ملل متحد( )، آن را در سالهاي 2002 و 2003 تهيه نمودند. كالين پاول وزيرخارجه پيشين ايالات متحده امريكا نيز در چارچوب دمكراسيسازي امريكايي براي منطقه خاورميانه بر گسترش دمكراسي، ايجاد جامعه مدني و گسترش فرصتهاي اقتصادي و اصلاحات آموزشي و بهبود حقوق زنان تأكيد نمود. آنچه با توجه به روندهاي جاري امنيتي - راهبردي به چشم ميخورد، طرح مزبور ابهامات بسياري دارد و از منظري امريكايي به منطقه خاورميانه مينگرد. بر اين اساس نوشتار حاضر ميكوشد تا اهداف رواني - امنيتي طرح خاورميانه بزرگ از سوي ايالات متحده را مورد بررسي و امعان نظر قرار دهد.
واژگان كليدي: طرح خاورميانه بزرگ، گزارش توسعه انساني ملل متحد، چارچوب دمكراسي سازي امريكايي، يكجانبه گرايي، قدرت نرم، شكلدهي افكار عمومي، متقاعد سازي، مهندسي افكار عمومي.
|
|
عمليات رواني نيروي هوايي امريكا از سال 1990 تا سال 2003
نویسنده: دكتر دانيل ال هالمن / بيژن ايرانپاك
اشاره
امريكاييها از گفتار، هيجانها و ارزشهاي جوامع جهان سوم درك عميقي ندارند، اين مسئله بازتابي از سطحي فكر كردن آنان در حيطه شناختي است. ما معتقديم كه سنگدلي و بيرحمي امريكاييها تا حدي بر پايه الگوي فرهنگي آنها است. الگويي كه نشاندهنده نوعي بينظمي در كاركردهاي اجتماعي و سياسي امريكا است. در اين مقاله نويسنده سعي كرده است بر اساس عملكرد عمليات رواني نيروهاي هوايي امريكا از سال 1990 تا كنون به بررسي كاركردهاي آن بپردازد و در قسمتهاي مختلف مقاله عليرغم همسويي نويسنده به آشنا نبودن كاركتران عمليات رواني امريكا به جوامع هدف، ميپردازد. آنچه مهم است اين است كه مجريان عمليات رواني در القاي قدرت و توانايي خود به گزافهگويي ميپردازند و گواه این ادعا القای داشتن سلاحهاي هوشمند به مخاطبان خارجي و خبرنگران براي حذف راديوي عراق در سال 2003 است كه به اعتراف نويسنده در كذب محض است. امريكاييها به فشار رواني كه در نتيجه اعمالشان بر ديگران وارد ميشود وقعي نمينهند و از آنجا كه با درد قربانيان خود همدلي نميكنند آماده انجام جنايتهاي بيشماري در كشورهاي هدف هستند مانند ويتنام كه داغ ننگي است بر پيشاني آنها.
واژگان كليدي: عمليات رواني، اعلاميه، توفان صحرا، جنگهاي؛ افغانستان، سومالي و كويت، نيروي هوايي عراق.
|
|
روانشناسي پيروزي با توجه به دو نمونه پيروزي حزبالله در لبنان و انتفاضه الاقصي در فلسطين
نویسنده: دكتر رفعت سيداحمد/ قبس زعفرانی
اشاره
شكست رژيم صهيونيستي در سال پاياني قرن بيستم (2000) به فرازي در تحولات عميق و گسترده در منطقه خاورميانه تبديل شد. اين واقعه سبب بروز دگرگونيهاي جدي در ساختار نظام لبنان و فروپاشي نظام سنتي در اين منطقه از جهان شد. حضور حزبالله در لبنان و انتفاضه دوم در فلسطين حاكميت رژيم صهيونيستي را با چالشي اساسي مواجه كرده است. خوشبيني به اهداف امريكا و تأثير گرايشهاي همكاريجويانه اعراب نسبت به رژيم صهيونيستي سبب گرديد حضور نيروهاي رژيم صهيونيستي در مناطق اشغالي لبنان و فلسطين اشغالي تثبيت گردد. در چارچوب چنين برداشتي اعراب تهديد امنيتي براي اسرائيل تلقي نميشدند و عملاً حضور نيروهاي رژيم صهيونيستي را در لبنان پذيرا شدند. طي نخستين سالهاي اشغال لبنان نيروهاي مردمي به ويژه حزبالله به مبارزه عليه اشغالگري پرداختند و از اين طريق ضربات شديدي به رژيم صهيونيستي وارد كردند كه سرانجام در سال 2000 ميلادي به خروج رژيم صهيونيستي از اين كشور منجر شد. اين مقاله با تأكيد بر روانشناسي پيروزي به بررسي روند مبارزات ضداشغالگري مردم لبنان و فلسطين ميپردازد و در پايان عواملي را برميشمارد كه به پيروزي حزبالله منجر شد، و خواننده را دعوت مينمايد براي پيروزي بر ساير اشغالگران در جهان اسلام اين روانشناسي به كار گرفته شود.
|
|
مطالعه مقايسه فشارهاي روانی و عملی امريكا بر برنامههاي صلحآميز هستهاي جمهوري اسلامي با كشورهاي هستهاي منطقه
نویسنده: عبدالرضا همدانی
چكيده
ايالات متحده از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي ايران به اجراي انواع فشارهاي رواني، اقتصادي، سياسي و نظامي عليه جمهوري اسلامي مبادرت كرده است تا به هر نحو ممكن اين كشور را همچون گذشته به تبعيت از خويش وادارد و منافع خويش را در ايران و منطقه خليجفارس و خاورميانه به شكل بهتري تأمين كند. آخرين حربه دولتمردان امريكايي، بحرانسازي و ايجاد جوّي آكنده از رعب و وحشت در خصوص دستيابي جمهوري اسلامي به فناوري صلحآميز هستهاي است. اين در حالي است كه متحدان و پيروان امريكا در منطقه همچون رژيم صهيونيستي و پاكستان نه تنها به فناوري هستهاي دست يافتهاند بلكه به ساخت و آزمايش سلاحهاي اتمي خود نيز اقدام كردهاند. مقاله حاضر در صدد است تا با مقايسه فشارهاي ايالات متحده بر جمهوري اسلامي و نرمش در برابر كشورهاي اتمي همجوار به تبيين اين فشارها در چارچوب نظريه فشارهاي تعارضي بپردازد.
واژهگان كليدي: ايالات متحده امريكا، ايران، پاكستان، رژيم صهيونيستي، فناوري هستهاي، موشك بالستيك، فشارهاي تعارضي.
|
|
عمليات رواني امريكا از گذشته تاكنون
نویسنده: سوزان ال. گوچ،فرانك جونز/ دكتر سعيد ميرترابي
چكيده
مقاله حاضر سير تحّول، شيوه تلاش و سازماندهي حكومت و وزارت دفاع امريكا درخصوص بهرهگيري از نفوذ استراتژيك را به عنوان ابزار قدرت ملي، مورد بحث و بررسي قرار ميدهد. چنانكه در مقاله توضيح آن خواهد آمد، ايالات متحده در جنگ جهاني دوم از دسته جنگ رواني، براي اعمال نفوذ استراتژيك خود بهره ميجست اما در خلال سالهاي نخست جنگ سرد، تشكيلات ديگري را تحت عنوان اداره استراتژي رواني به كار گرفت كه بعدها نهاد ديگري با نام هيئت هماهنگكننده عمليات، از زمان جنگ ويتنام تا به امروز، جايگزين تشكيلات قبلي شد. حال اين پرسش مطرح ميشود كه نهادهاي مذكور، امروزه براي مقابله با تهديدات نامتقارن قرن 21، به شيوه مؤثري سازماندهي شدهاند يا خير؟ این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است.
|
|
بررسي تطبيقي عمليات رواني ايالات متحده در دو كشور افغانستان و عراق
نویسنده: عليرضا بياباننورد
چكيده
عمليات رواني بر انحاي مختلف زندگي عادي و روزمره ما را تحت تأثير قرار ميدهد. در حالي كه مسائل سياسي فراوان، مختلف و در مواردي، با روندي تصاعدي افزايش مييابند، اين قبيل مسائل عموماً نسبي هستند؛ يعني شايد آنچه كه يك كشور به عنوان يك مسئله سياسي ميپندارد، براي كشور ديگر مسئله نباشد. نسبي بودن مسائل سياسي خود نيز ناشي از اين حقيقت است، كه مردم هر كشوري شرايط عيني را به اشكال مختلف تجربه ميكنند.
ظهور، حدوث و روند مسائل سياسي خود در قالب چهار مرحله قابل طبقهبندي و بيان است، يعني در مرحله اول مردم و مسئولان يك كشور به يك مسئله سياسي آگاه شده و به منظور مبارزه با آن تجهيز ميشوند، در مرحله دوم اقدام رسمي نسبت به مسئله به عمل ميآيد. در مرحله سوم مردم يك كشور به نحوي مثبت يا منفي نسبت به اقدام رسمي به مسئله، از خود واكنش نشان ميدهند و در مرحله چهارم افراد درگير با مسئله به طرح راهكارها و راهبردهای جايگزين، ميپردازند. در هر حال مسئله عمليات رواني در دو كشور عراق و افغانستان به عنوان دو بازيگر در صحنه سياسي جهان كه با امريكا در تقابل بودهاند از مراحل بالا پيروي ميكنند. يعني وضعيتي كه هر كس دوست دارد در آن شرايط، تغيير مناسب خود را اعمال كند. اين مقاله به بررسي مراحل چهارگانه بالا در روند برخورد دو كشور با دولت متجاوز امريكا ميپردازد.
واژگان کلیدی: عملیات روانی، رسانههای جمعی، افکار عمومی، 11 سپتامبر، خاورمیانه، عراق، افغانستان.
|