قانون اساسي اسپانيا
اصل1 1 - اسپانيا كشوري اجتماعي و دموكراتيك مبتني بر قانون ميباشد كه براي حفظ ارزشهاي والاي نظام حقوقي خود، آزادي، عدالت، برابري و پلوراليسم سياسي را ترويج مي نمايد. 2 - حاكميت از آن ملت اسپانيا مي باشد و قواي كشور از ملت سرچشمه مي گيرند. 3 - رژيم سياسي كشور اسپانيا پادشاهي پارلماني مي باشد.
اصل2 قانون اساسي بر تجزيه ناپذيري كشور تاكيد كرده و معتقد است كه وطن مشترك و تقسيم ناپذيري، متعلق به كليه مردم اسپانيا مي باشد. حق خودمختاري مليتها و مناطق را به رسميت شناخته و تضمين مي نمايد.
اصل3 1 - اسپانيولي، زبان رسمي كشور مي باشد. همه اسپانيايي ها موظف به يادگيري آن هستند و حق استفاده از آن را دارند. 2 - ديگر زبانهاي اسپانيا در جوامع خودمختار مربوط به خود و بر اساس آيين نامه هاي خود رسمي خواهند بود. 3 - زبان هاي مختلف اسپانيا ميراث فرهنگي محسوب شده و مورد احترام و حراست ويژه قرار خواهند گرفت.
اصل4 پرچم اسپانيا از سه نوار افقي به رنگهاي قرمز، زرد، قرمز تشكيل شده به طوري كه پهناي رنگ زرد آن دو برابر هر كدام از نوارهاي قرمز باشد. 2 - آيين نامه هاي جوامع خودمختار مي توانند براي هر كدام از اين جوامع، حق استفاده از پرچم و آرم مخصوص را به رسميت شناسند. اينگونه پرچم ها در كنار پرچم اسپانيا، در ساختمان هاي دولتي و مراسم رسمي استفاده خواهند شد.
اصل5 5 - پايتخت كشور شهر مادريد مي باشد.
اصل6 6 - احزاب سياسي مروج پلوراليسم سياسي هستند. وظيفه آنها انعكاس خواسته هاي مردمي بوده و ابزار اصلي مشاركت در تعيين سرنوشت سياسي، محسوب ميشوند. ايجاد و آغاز فعاليت احزاب با احترام به قانون اساسي و قوانين مربوطه آزاد است. تشكيلات داخلي و عملكرد احزاب بايستي دموكراتيك باشد.
اصل7 7 - سنديكاهاي كارگري و اتحاديه هاي كارفرمايان وظيفه دفاع از منافع اقتصادي و اجتماعي خود را دارند. ايجاد فعاليت آنها با احترام به قانون اساسي و قوانين مربوطه آزاد است. تشكيلات داخلي و عملكرد آنها بايستي دمكراتيك باشد.
اصل8 1 - نيروهاي مسلح از نيروهاي زميني، دريايي و هوايي تشكيل شده و وظيفه تضمين حاكميت و استقلال، دفاع از تماميت ارضي و اجراي قانون اساسي را به عهده دارند. 2 - چگونگي تشكيلات قواي مسلح را با توجه به قانون اساسي، قانون معين خواهد نمود.
اصل9 1 - كليه شهروندان و مسيولان تابع قانون اساسي و ديگر قوانين هستند. 2 - وظيفه دولت حفظ آزادي و مساوات براي اشخاص و گروه هاي حقيقي و حقوقي بوده و بايستي شرايط لازم را براي مشاركت كليه شهروندان در امور سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي فراهم آورد. 3 - قانون اساسي، اجراي قوانين، مقررات، مجازات، حفظ امنيت قضايي و جلوگيري از استبداد مجريان دولتي را تضمين مي نمايد.
اصل10 1 - كرامت اشخاص، حقوق غير قابل نقض آنها، آزادي رشد افراد، احترام به قانون و حقوق ديگران، اساس نظم سياسي و آرامش اجتماعي را تشكيل مي دهند. 2 - مقررات مربوط به حقوق اساسي و آزادي هاي شناخته شده در قانون اساسي، با توجه به بيانيه حقوق بشر و قراردادها و توافقنامه هاي بين المللي كه به تصويب اسپانيا رسيده است، تفسير خواهد شد.
اصل11 1 - چگونگي سلب، كسب و حفظ تابعيت اسپانيايي را قانون معين مي سازد. 2 - از هيچ اسپانيايي الاصلي نمي توان سلب تابعيت نمود. 3 - دولت مي تواند قراردادهاي تابعيت مضاعف را با كشورهاي آمريكاي لاتين و ديگر كشورها امضا نمايد. اينگونه كشورها اگر چه تابعيت مضاعف را به رسميت نشناسند، تابعيت اسپانيايي به اتباع آنها اعطا مي شود، بدون آن كه تابعيت كشور اصلي خود را از دست بدهند.
اصل12 اتباع اسپانيايي از سن 18 سالگي، صغير محسوب نخواهند شد.
اصل13 1 - اتباع خارجي در اسثانيا از آزاديهايي كه در اين قانون و قوانين ديگر آمده است، برخوردار خواهند بود. 2 - تنها اتباع اسپانيا از حقوق شناخته شده در ماده 23 برخوردار خواهند بود. مگر آن كه بر اساس قراردادهاي دو جانبه، حق شركت در انتخابات محلي براي خارجيان نيز فراهم شود. 3 - استرداد مجرمين تنها براساس قراردادهاي دو جانبه امكانپذير است. جرايم سياسي از اين ماده قانون مستثني مي گردد، تروريسم جرم سياسي محسوب نمي شود. 4 - چگونگي اعطاي حق پناهندگي به شهروندان ديگر كشورها را قانون معين مي سازد.
اصل14 كليه اسپانيايي ها در برابر قانون يكسان هستند. بدون آن كه محل تولد، نژاد، جنس، مذهب، عقايد و ديگر مسايل شخصي و اجتماعي سبب امتياز و تبعيض گردد.
اصل15 كليه اشخاص حق زندگي، رشد و تكامل جسمي و روحي خود را دارند. هيچكس را نمي توان تحت شكنجه و يا رفتار غير انساني قرار داد. مجازات مرگ به جز در قوانين جزايي نظامي زمان جنگ لغو مي شود.
اصل16 1 - آزادي هاي عقيدتي، مذهبي و تفكرات شخصي و گروهي تا حدودي كه نظام اجتماعي نشاخته شده در قانون را به خطر نيندازد، تضمين مي گردد. 2 - هيچكس را نمي توان مجبور به اعلام مواضع ايديولوژيكي، مذهبي و يا اعتقادي خود نمود. 3 - هيچ مذهبي، دين رسمي كشور نمي باشد. نهادهاي دولتي بايستي به اعتقادات مذهبي جامعه اسپانيا احترام گذاشته و روابط خود را با كليساي كاتوليك و ديگر مذاهب حفظ نمايند.
اصل17 1 - آزادي و امنيت حق مسلم اشخاص است. آزادي هيچكس را نمي توان محدود كرد، مگر در مواردي كه قانون معين مي سازد. 2 - مدت بازداشت موقت نمي تواند بيش از زمان مورد نياز براي انجام بازپرسيها و يا حداكثر بيش از 72 ساعت باشد. فرد بازداشت شده پس از اين مدت يا آزاد شده و يا در اختيار مراجع قضايي قرار مي گيرد. 3 - در صورت بازداشت، بايستي بلافاصله به متهم دلايل بازداشت را تفهيم كرد. متهم را نمي توان مجبور به اقرار نمود. حق حضور وكيل در دستگاه هاي قضايي و انتظامي بر اساس قانون تضمين خواهد شد.
اصل18 1 - حيثيت، حريم شخصي و خانوادگي و وجهه اشخاص، تضمين مي شود. 2 - مسكن اشخاص از تعرض مصون است. ورود و بازرسي محل سكونت بدون اجازه صاحب ملك يا حكم قضايي، ممنوع است. 3 - محرمانه بودن كليه وسايل ارتباطي بالاخص نامه ها، تلگراف ها و تلفن ها تضمين مي شود، مگر به حكم قضايي. 4 - قانون حدود استفاده از اطلاعات را براي تضمين حيثيت و حريم هاي شخصي و خانوادگي شهروندان، مشخص مي سازد.
اصل19 ملت اسپانيا حق انتخاب محل اقامت و تردد آزادانه در سرزمين اسپانيا را دارد. همچنين حق ورود و خروج از كشور را دارد، مگر آن كه آن را قانون محدود سازد. دلايل سياسي يا ايديولوژيكي نمي تواند محدودكننده قانون مذكور باشد.
اصل20 حقوق ذيل شناخته و تضمين مي شود: الف ) آزادي بيان و عقايد از طريق سخنراني، نوشتار و يا هرگونه وسايل ارتباطي ديگر. ب ) آزادي ايجاد و خلق آثار ادبي، هنري، علمي و فني. ج ) آزادي انتصاب معلم، مربي و ... د ) آزادي دريافت اطلاعات از هر گونه وسايل ارتباطي. قانون حدود كسب اطلاعات مذكور را براي حفظ حريم هاي شخصي و اسرار حرف هاي معين مي سازد. 2 - اجراي آزادي هاي ذكر شده را نمي توان از طريق سانسور محدود نمود. 3 - قانون، نوع تشكيلات و نحوه كنترل پارلماني رسانه هاي عمومي دولتي را تعيين كرده به نحوي كه گروههاي سياسي و اجتماعي مختلف اداره آنها را به عهده گرفته و به پلوراليسم اجتماعي و اختلافات زباني موجود در اسپانيا احترام گذارده شود. 4 - آزاديهاي ذكر شده در اين قانون و قوانين ديگر تنها براي حفظ حيثيت، حريم، وجهه اشخاص و حفاظت از جوانان و كودكان محدود مي شود. 5 - توقيف تاليفات، وسايل سمعي و بصري و ديگر وسايل ارتباطي تنها با مجوز قضايي امكان ثذير است.
اصل21 1 - تشكيل اجتماعات، بدون حمل سلاح آزاد است. اجراي اين قانون احتياج به مجوز قبلي ندارد. 2 - اجتماعات و تظاهرات در معابر عمومي، بايستي با مجوز قبلي باشد و تنها به دلايل اخلال در نظم عمومي و خطر براي اشخاص و اموال مي توان از آن جلوگيري كرد.
اصل22 1 - ايجاد انجمن هاي مختلف آزاد است. 2 - انجمن هاي كه اهداف آنها جرم محسوب شود غير قانوني هستند. 3 - انجمن هاي ايجاد شده بايستي به ثبت برسند. 4 - انحلال و جلوگيري از ادامه فعاليت انجمن ها تنها با حكم قضايي امكان پذير است. 5 - ايجاد انجمن هاي زيرزميني و شبه نظامي ممنوع مي باشد.
اصل23 1 - شهروندان حق مشاركت در سرنوشت عمومي خود به صورت مستقيم يا از طريق نمايندگان منتخب در انتخابات سراسري را دارند. 2 - همچنين حق دستيابي به مشاغل دولتي را در شرايط يكسان و با ارايه مدارك مورد لزوم دارند.
اصل24 1 - كليه شهروندان حق دستيابي به قضاوت و دادگاهها را براي اجراي حقوق و منافع مشروع خويش دارند. به نحوي كه هيچكس احساس بي دفاعي ننمايد. 2 - همچنين فرد، حق داشتن قاضي مشخص شده توسط قانون، وكيل، اطلاع از اتهامات عليه خود، روند قضايي كوتاه مدت و با ضمانتهاي كافي، استفاده از مدارك مورد لزوم براي دفاع از خود، اقرار نكردن عليه خويش، اعتراف نكردن به گناهان را داشته و اصل برايت است. قانون حدود مواردي را كه به دلايل نسبي يا اسرار حرفه اي نمي توان به برخي از اتهامات پاسخ داد را معين مي سازد.
اصل25 1 - هيچكس را نمي توان محكوم به جرايمي نمود كه در هنگام وقوع، بر طبق قوانين جاري زمان، جرم محسوب نمي شده است. 2 - هدف از مجازاتهايي مانند زندان و غيره، تنبيه و بازگرداندن اشخاص به جامعه مي باشد و نمي توان افراد را به كار اجباري مجبور ساخت. محكومين به زندان نيز از حقوق اساسي ذكر شده در قانون اساسي بهره مند خواهند بود، به جز استثناياتي كه مشخصا در حكم دادگاه و قوانين بازداشت آمده باشد. در هر حال زنداني حق كار، كسب سود حاصل از آن، بيمه هاي اجتماعي، تحصيل و ادامه رشد شخصيت خود را دارد. 3 - دستگاه هاي دولتي نمي توانند مجازاتهايي كه مستقيم يا غير مستقيم از آزادي ها جلوگيري مي نمايد را تحميل نمايند.
اصل26 هتك حيثيت افراد توسط ادارات دولتي و سازمان هاي حرفه اي ممنوع است.
اصل27 1 - آموزش و پرورش حق همگان بوده و انتخاب نحوه فراگيري آزاد است. 2 - هدف از آموزش، رشد و پرورش شخصيت انساني بر پايه اصول دموكراتيك و حقوق و آزاديهاي اساسي است. 3 - دولت بايستي زمينه هاي لازم را براي اينكه فرزندان افراد معتقد به آموزش هاي مذهبي و اخلاقي، به اينگونه آموزشها دستيابي داشته باشند را فراهم نمايد. 4 - آموزش ابتدايي اجباري و رايگان مي باشد. 5 - دولت وظيفه دارد از طريق برنامه ريزي هاي آموزشي، مشاركت دادن مردم و ايجاد مراكز مورد نياز، امكانات استفاده از آموزش را فراهم نمايد. 6 - اشخاص حقيقي و حقوقي مي توانند با احترام به قانون اساسي مراكز آموزشي ايجاد نمايند. 7 - معلمان، اوليا و دانش آموزان در كنترل و مديريت مراكز تحصيلي دولتي دخالت دارند. چگونگي آن را قانون معين مي سازد. 8 - دولت بازرسي و ارزشيابي سيستم آموزشي را براي تضمين اجراي قوانين به عهده دارد. 9 - دولت وظيفه فراهم نمودن شرايط لازم براي مراكز آموزشي را به عهده دارد. 10 - دانشگاه ها خودمختار مي باشند. چگونگي و حدود آن را قانون معين مي سازد.
اصل28 1 - عضويت در سنديكاها آزاد است. قانون مي تواند محدويتهايي را در اين مورد براي نيروهاي مسلح و ديگر نيروهاي انتظامي به دليل وضعيت خاص آنان قايل شود. آزادي سنديكاها عبارت است از ايجاد سنديكا و عضويت درآن. اعضا سنديكاها همچنين مي توانند در كنفدراسيون ها و سازمان هاي بين المللي سنديكايي به فعاليت بثردازند. هيچكس را نمي توان به عضويت در سنديكاها مجبور نمود. 2 - اعتصاب كارگران براي دفاع از منافع خود، حق مسلم آنها است. چگونگي انجام اعتصابات بدون مخل نمودن خدمات مورد نياز جامعه را قانون معين مي سازد.
اصل29 1 - كليه اسپانيايي ها حق درخواست و ارايه شكايتهاي شخصي و جمعي خود را بر اساس قانون دارند. 2 - نيروهاي مسلح و ديگر مئسسات نظامي، شكايات خود را با توجه به قوانين منحصر به فرد آنها، ارايه مي نمايند.
اصل30 1 - دفاع از كشور وظيفه كليه مردم اسپانيا مي باشد. 2 - قانون وظايف نظامي اسپانيايي ها را مشخص كرده و افرادي كه به دلايل اعتقادي يا ديگر دلايل از خدمت نظام معاف مي شوند بايستي به خدمات اجتماعي بپردازند. 3 - براي حفظ منافع عمومي، مي توان دفتر خدمات به شهروندان را ايجاد نمود. 4 - وظايف شهروندان در مواقع اضطراري توسط قانون معين مي شود.
اصل31 1 - كليه شهروندان بايستي در پرداخت هزينه هايي عمومي، با توجه به قدرت اقتصادي خود و از طريق مشاركت در سيستم مالياتي عادلانه همكاري ها عادلانه بوده و هيچگاه جنبه مصادره نخواهند داشت. 2 - هزينه هاي عمومي بر اساس معيار درآمدهاي عمومي طرح ريزي شده و اجراي آن بستگي به قدرت اقتصادي دارد. 3 - حدود و ميزان اينگونه همكاري ها را قانون معين مي سازد.
اصل32 1 - مرد و زن با حقوق يكسان مي توانند ازدواج نمايند. 2 - حدود، شكل ازدواج، سن، حقوق و وظايف مزدوجين، چگونگي جدايي و طلاق را قانون معين مي سازد.
اصل33 1 - حق مالكيت خصوصي وارث، شناخته ميشود. 2 - حدود و نحوه اجراي حقوق مذكور را قانون معين مي سازد. 3 - هيچكس را نمي توان از مالكيت محروم ساخت مگر در مواردي كه منافع عمومي مطرح باشد. سلب مالكيت در اين مواقع با توجه به قانون و پرداخت غرامت صورت مي گيرد.
اصل34 1 - ايجاد بنيادهاي مختلف براي حفظ منافع عمومي آزاد است. 2 - اجراي بندهاي 2 و 4 ماده 22 در بنيادها نيز لازم الاجرا است.
اصل35 1 - كليه اسپانيايي ها حق كار كردن، آزادي انتخاب شغل و حرفه، رشد و ترقي از طريق كار، كسب سود كافي براي رفع نيازهاي خود و خانواده خود را بدون هيچگونه تبعيضي دارند. 2 - قانون كار، نوع تشكيلات كار را معين مي نمايد.
اصل36 قانون وجه مشخصه حقوقي كانون هاي شغلي و حرفه هاي تخصصي را مشخص مي سازد. تشكيلات داخلي كانونهاي حرفه اي بايستي دموكراتيك باشد.
اصل37 1 - قانون بر مذاكرات مابين كارگران و كارفرمايان تاكيد كرده و اجراي توافقات حاصله را تضمين مي نمايد. 2 - اقدامات گروهي كارگران و كارفرمايان جهت حفظ منافع خود قانوني مي باشد. دولت بدون قضاوت و يا محدود كردن حقوق ذكر شده تنها بايستي خدمات مورد نياز و ضروري شهروندان را تضمين نمايد.
اصل38 فعاليت شركت ها در چارچوب اقتصاد و بازار آزاد است. دولت بايستي از توليد كار شركت ها با توجه به برنامه هاي كلي اقتصادي حمايت نمايد.
اصل39 1 - حمايت هاي اجتماعي، اقتصادي و قضايي خانواده ها به عهده دولت است. 2 - دستگاه هاي دولتي بايستي از فرزندان و مادران، بدون در نظر گرفتن وضعيت تاهل آنان، حمايت نمايند. قانون امكانات لازم براي انجام تحقيقات راجع به ولايت پدران را فراهم مي سازد. 3 - اوليا بايستي، چه هنگام تاهل و چه پس از طلاق، از هر گونه كمكي نسبت به فرزندان در دوران صغارت آنان دريغ نورزند. 4 - اطفال از حفاظت هاي پيش بيني شده در قراردادهاي بين المللي بهره مند خواهند بود.
اصل40 1 - دولت بايستي شرايط لازم را براي توسعه اجتماعي و اقتصادي و تقسيم عادلانه ثروتها در چارچوب يك سيستم با ثبات اقتصادي فراهم آورد. بالاخص بايد تلاشهاي خود را بر ايجاد كار متمركز نمايد. 2 - همچنين بايد بر آموزش حرفه ها، ايجاد امنيت و بهداشت در كار، استراحت مورد نياز كارگران از طريق محدويت زمان كار، اعلام نمودن تعطيلات مقطعي و ايجاد مراكز مورد نياز ديكر تاكيد نمايد.
اصل41 دولت بايستي كليه شهروندان را تحت پوشش بيمه هاي اجتماعي، بالاخص به هنگام بيكاري، قرار دهد. ارايه كمك هاي ديگر، آزاد است.
اصل42 دولت بايستي از حقوق اقتصادي و اجتماعي كارگران اسپانيايي مقيم در خارج دفاع كرده و سياست هاي خود را در بازگشت آنان متمركز نمايد.
اصل43 1 - بهداشت حق همگاني است. 2 - سازماندهي و هدايت بهداشت عمومي، از طريق اقدامات پيشگيري و ارايه خدمات مورد نياز، به عهده دولت است. قانون حقوق و وظايف شهروندان در اين مورد را معين مي سازد. 3 - دولت بايستي آموزش هاي بهداشتي، تربيت بدني و ورزش را ترويج نمايد. همچنين بايد تسهيلات لازم را براي استفاده از اوقات فراغت فراهم آورد.
اصل44 1 - توسعه آموزش و هدايت آن به عهده دولت است. 2 - دولت بايستي آموزش علوم و تحقيقات علمي و فني را در مسير منافع عمومي هدايت نمايد.
اصل45 1 - حق استفاده از محيط زيست مناسب، همگاني بوده و حفاظت از آن نيز وظيفه همگان است. 2 - دولت بايستي استفاده منطقي از منابع طبيعي را براي حفظ و بهبود كيفيت زندگي و حفاظت آن را با حمايت و همبستگي جامعه، ترويج نمايد. 3 - كساني كه به موارد ذكر شده در بند قبلي تعرض نمايند، بر طبق قانون مجازات شده و بايستي رفع ضرر نمايند.
اصل46 حفظ ميراثهاي تاريخي، فرهنگي و هنري اسپانيا به عهده دولت است. قوانين جزايي بايستي نسبت به تعرض به اينگونه ميراثها مجازات در نظر گيرند.
اصل47 داشتن مسكن مناسب حق مسلم كليه اسپانيايي ها است. دولت بايستي شرايط لازم را فراهم كرده و تسهيلات كافي براي داشتن مسكن را بوجود آورد. جامعه نيز از ارزش هاي اضافي حاصل از فعاليت هاي مسكن سازي دولت، بهره مند خواهد بود.
اصل48 ايجاد شرايط لازم براي مشاركت جوانان در توسعه سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي به عهده دولت است.
اصل49 دولت بايستي يا اتخاذ سياستهاي پيشگيري، درمان و توانبخشي براي معلولين جسمي و رواني، زمينه هاي لازم را براي شهروندان مذكور آماده كرده تا از حقوق ذكر شده در اين عنوان بهره مند شوند.
اصل50 دولت بايستي از طريق ايجاد پانسيون هاي مناسب، كفايت اقتصادي سالمندان را تضمين نمايد. همچنين رفاه آنها را با ارايه خدمات اجتماعي مختص سالمندان در زمينه بهداشت، مسكن، فرهنگ و اوقات فراغت تامين نمايد.
اصل51 1 - دولت دفاع از مصرف كنندگان را از طريق اقدامات امنيتي، بهداشتي و حفظ منافع اقتصادي آنها، به عهده دارد. 2 - دولت وظيفه ارايه اطلاعات و آموزش هاي لازم به مصرف كنندگان را داشته و از سازمان هاي ذيربط حمايت خواهد كرد. همچنين بايستي به درخواست ها و شكايات مصرف كنندگان رسيدگي نمايد. 3 - با توجه به بندهاي ذكر شده قبلي بايستي مقررات داخلي و مجوز توليدات به تصويب برسد.
اصل52 قانون، وظايف سازمان هاي حرفه اي و تخصصي را براي دفاع از منافع اقتصادي معين خواهد كرد. تشكيلات داخلي و عملكرد اينگونه سازمانها بايستي دموكراتيك باشد.
اصل53 1 - اجراي حقوق و آزادي هاي شناخته شده در فصل دوم عنوان حاضر، به عهده كليه دستگاه هاي دولتي است. تنها قانون كه در عين حال نبايد ناقض اصل حقوق مذكور باشد، مي تواند ميزان اين آزاديها را با توجه به اصل 1 - 161، محدود نمايد. 2 - كليه شهروندان مي توانند از عدم وجود آزاديهاي شناخته شده در اصل 4 و بخش اول فصل دوم به ديوان ها شكايت نموده و يا از ديوان قانون اساسي فرجام خواهي نمايند. فرجام خواهي در مورد دلايل وجداني ذكر شده در اصل 30 نيز صورت خواهد گرفت. 3 - احترام و حراست از اصول شناخته شده در فصل سوم، اساس فعاليت هاي قضايي و دولتي مي باشد. محدود نمودن حقوق مذكور تنها در مواردي كه قانون معين مي سازد مي تواند در ديوان هاي عادي مورد بررسي قرار گيرند.
اصل54 "مدافع ملت" يك تشكيلات سازماني بوده كه به عنوان نماينده مجلسين و منتصب از جانب آنان، براي دفاع از حقوق ذكر شده در اين عنوان، ايجاد خواهد شد. "مدافع ملت" مي تواند عملكرد ادارات دولتي را بازرسي نموده و به مجلسين گزارش دهد.
اصل55 1 - حقوق شناخته شده در اصول 17 و 18 بندهاي 2 و 3، اصول 19 و 20 بندهاي الف - ب و 5، اصول 21 و 28 بند 2 و اصل 37 بند 2 مي تواند به هنگام حكومت نظامي و به نحوي كه در قانون اساسي پيش بيني شده است، معلق شود. بند 3 از اصل 17 از اين مورد استثنا مي گردد. 2 - قانون مي تواند حدود و نوع معلق نمودن حقوق شناخته شده در اصل 17 بند 2 و اصل 18 بندهاي 2 و 3 را براي افرادي مشخص، با انجام تحقيقات كافي و يا حكم قضايي و كنترل پارلماني، در مورد باندهاي مسلح و تروريست، معين سازد. سو استفاده از اين اصل، مسيوليت جزايي دارد.
اصل56 1 - پادشاه رييس كشور و سمبل اتحاد و ثبات آن است. شاه عملكرد عادي نهادها را زير نظر داشته و عاليترين مقام دولتي در روابط بين المللي مي باشد. وظايف شاه را قانون اساسي و ديگر قوانين معين مي سازد. 2 - عنوان رسمي او "شاه اسپانيا" است و مي توان از عناوين ديگر نيز كه در رابطه با سلطنت باشد، استفاده كرد. 3 - شخصيت شاه خدشه ناپذير بوده و مسيوليتي ندارد. وظايف شاه هميشه بايستي به نحوي كه در اصل 64 آمده است، انجام گيرد در غير اين صورت، اعتبار ندارد. موضوع اصل 65 بند 2، از اين مورد مستثني مي گردد.
اصل57 1 - سلطنت اسپانيا در خانواده اعليحضرت خوان كارلوس اول، وارث سلسله تاريخي بوربون، موروثي است. جانشين سلطنت فرزند مذكر اول ميباشد. در غير اين صورت وابستگي نزديك بر دور، مرد بر زن، سن زيادتر بر سن كمتر ارجحيت دارد. 2 - وليعهد از بدو تولد يا از زماني كه به عنوان وليعهد نامبرده شود، عنوان نامبرده PRINCIPE DE ASTURIAS ( پرنسيپه - د - آستورياس ) و عنوان هاي ديگري كه به طور سنتي براي جانشين سلطنت اسپانيا استفاده ميشده است را همراه دارد. 3 - در صورت عدم وجود جانشين به طوري كه ذكر شد، مجلسين مي توانند با توجه به منافع اسپانيا جانشين سلطنت را معرفي نمايند. 4 - اشخاصي كه حق جانشيني و سلطنت را داشته باشند اما بر خلاف نظر شاه و مجلسين ازدواج نمايند، خود و فرزندانشان از جانشيني محروم ميشوند. 5 - كناره گيري از سلطنت، عدم قبول آن و يا هر ترديد ديگري كه در مورد جانشين سلطنت بوجود آيد را قانون حل خواهد نمود.
اصل58 همسر شاه يا زوج ملكه نمي تواند وظايف سلطنتي را به عهده گيرند به استثنا وظايفي كه مشخصا به آنها محول گرديده است.
اصل59 1 - هنگامي كه شاه صغير است. پدر يا مادر شاه و در صورت نبودن هيچكدام، نزديكترين فاميل ارشد بر طبق آنچه در قانون اساسي معين شده وظايف پادشاه را به عهده مي گيرد. 2 - در صورتي كه پادشاه از عهده وظايف محوله به هر دليلي بر نيايد و مجلسين آن را تاييد نمايد، سلطنت به وليعهد واگذار ميشود. در صورتي كه وليعهد صغير باشد، مانند بند قبل، عمل مي شود. 3 - در صورتي كه هيچكس براي بدست گرفتن امور سلطنتي وجود نداشته باشد، مجلسين يك، سه يا پنج نفر را عهده دار امور سلطنتي مي نمايند. 4 - پادشاه بايستي اسپانيايي بوده و صغير نباشد. 5 - اجراي وظايف پادشاهي بر اساس قانون اساسي و هميشه تحت عنوان "پادشاه اسپانيا" انجام ميگيرد.
اصل60 1 - قيوميت شاه صغير را شخصي كه شاه مرحوم معرفي كرده، به عهده دارد. نايب السطنه بايستي اسپانيايي بوده و صغير نباشد. در صورت عدم معرفي قيم توسط شاه، پدر و يا مادر و در غير اينصورت مجلسين بايستي از خاندان سلطنتي كسي را انتخاب نمايند. 2 - قيوميت شاه صغير مقام سياسي محسوب نمي شود.
اصل61 1 - پادشاه بايستي در مقابل مجلسين سوگند ياد كرده كه وظايف خود را به نحو احسن انجام داده، پايبند به قانون اساسي و ديگر قوانين بوده و به حقوق شهروندان و جوامع خودمختار احترام بگذارد. 2 - وليعهد نيز وقتي كه به سن قانوني مي رسد، بايستي همان سوگند را ياد نمايد. جانشين يا جانشينان شاه نيز بايد همان سوگند را ياد كرده و همچنين وفاداري خود را به شاه اعلام نمايند.
اصل62 اختيارات و وظايف پادشاه: الف ) نظارت بر حسن اجراي قوانين. ب ) انحلال مجلسين و اعلام انتصابات به طوري كه در قانون اساسي پيش بيني شده. ج ) اعلام همه پرسي در موضوعات پيش بيني شده در قانون اساسي. د ) پيشنهاد رييس دولت و انتصاب او و همچنين پايان دادن به خدمت رييس دولت به طوري كه در قانون اساسي پيش بيني شده. ه ) حكم انتصاب اعضاي دولت، پس از پيشنهاد رييس دولت. و ) بررسي تصويب نامه هاي شوراي وزيران، اعطاي نشان هاي نظامي و غير نظامي با توجه به قوانين. ز ) اطلاع از امور دولتي و به عهده گرفتن رياست شوراي وزيران به درخواست رييس دولت و يا درخواست خود. ح ) فرماندهي كل نيروهاي مسلح. ط ) درخواست عفو، وليكن پادشاه قادر به عفو نمي باشد. ي ) نيابت آكادمي ها.
اصل63 1 - شاه سفرا و نمايندگان سياسي را انتخاب مي نمايد. نمايندگان سياسي خارجي در اسپانيا نيز توسط پادشاه پذيرفته مي شوند. 2 - پذيرش قراردادهاي بين المللي با توجه به قانون اساسي و ديگر قوانين به عهده پادشاه است. 3 - اعلام صلح و جنگ پس از تصويب در مجلسين به عهده پادشاه است.
اصل64 1 - فرمان هاي پادشاه هميشه بايستي با حضور رييس دولت و يا وزرا مربوطه صورت گيرد. پيشنهاد و انتصاب رييس دولت و موضوع انحلال پيش بيني شده در اصل 99، بايستي با حضور رييس كنگره انجام گيرد. 2 - مسيوليت فرمان هاي صادر شده از سوي پادشاه با كساني است كه به هنگام امضاي فرمان، حضور داشته باشند.
اصل65 1 - بخشي از بودجه دولتي براي امور دربار و خانواده سلطنتي در اختيار پادشاه قرار مي گيرد. شاه در چگونگي هزينه نمودن آن آزاد است. 2 - شاه مي تواند آزادانه اعضاي نظامي و غير نظامي دربار خود را انتخاب نمايد.
اصل66 1 - نمايندگان مجلسين از سوي مردم انتخاب شده و شامل كنگره نمايندگان و سنا مي باشد. 2 - وظيفه مجلسين قانونگذاري، تصويب بودجه، كنترل دولت و ديگر وظايفي است كه در قانون اساسي ذكر شده است. نمايندگان مجلسين از تعرض مصون هستند.
اصل67 1 - هيچكس نمي تواند همزمان نماينده كنگره و سنا باشد. همچنين نمي تواند نماينده كنگره نمايندگان و نماينده پارلمانهاي جوامع خودمختار باشد. 2 - نمايندگان مجلسين وابسته به قدرت دولتي نبوده و استقلال راي دارند. 3 - تجمعات و جلسات نمايندگان خارج از آيين نامه هاي داخلي مجلسين، فاقد ارزش حقوقي مي باشد.
اصل68 1 - ميزان نمايندگان كنگره حداقل 300 و حداكثر 400 نفر است. نمايندگان كنگره با انجام انتخابات سراسري، آزاد، مستقيم و مخفي چنانچه در قانون مشخص شده است، انتخاب ميشوند. 2 - هر شهرستان يك حوزه انتخاباتي ناميده ميشود. "سيوتا" و "مليا" هر كدام داراي يك نماينده مي باشند. قانون تعداد نمايندگان هر حوزه را با توجه به ميزان جمعيت آن مشخص مي سازد. 3 - انتخابات در هر حوزه انتخاباتي و با توجه به ميزان نمايندگانش مورد نظارت قرار مي گيرد. 4 - نمايندگان كنگره براي يك دوره چهارساله انتخاب مي شوند. مدت نمايندگي پس از گذشت چهار سال و يا در صورت انحلال كنگره پايان مي يابد. 5 - كليه اسپانياييهايي كه داراي شرايط معين شده در قانون باشند، حق راي داشته و همچنين مي توانند به نمايندگي انتخاب شوند. دولت بايستي تسهيلات لازم را براي شركت اسپانيايي هاي مقيم در خارج از كشور فراهم آورد. 6 - انتخابات بايستي سي روز الي شصت روز قبل از پايان دوره قبلي كنگره انجام گيرد. كنگره منتخب بايستي حداكثر پس از 25 روز بعد از انتخابات، اولين اجلاس خود را تشكيل دهد.
اصل69 1 - سنا محل اجلاس نمايندگان مناطق و جوامع مختلف است. 2 - هر استان كه يك حوزه ميباشد، چهار سناتور را از طريق انتخابات سراسري، مستقيم، آزاد و مخفي بر اساسي كه قانون معين مي سازد، انتخاب مي نمايد. 3 - در استانهاي جزيره اي، هر جزيره با مجمع الجزايري كه داراي شوراهاي محلي باشد، يك حوزه محسوب ميشود. بدين ترتيب سه سناتور براي قناري بزرگ، "مايوركا" و "تنريفه" و يك سناتور براي "ايبيثا - فرومنته را"، "منوركا"، "فوينته ونتورا"، "گومرا"، "رو"، "لنيروته" و "لاپالما" انتخاب مي شود. 4 - شهرهاي "سيوتا" و "مليا" هر كدام داراي دو سناتور مي باشند. 5 - علاوه بر اين هر جامعه خودمختار يك سناتور را در ازاي هر يك ميليون جمعيت خود و يك سناتور را از جانب كل جامعه، به نمايندگي سنا انتصاب مينمايند. انتصاب نمايندگان سنا بايستي از سوي پارلمان هاي جوامع خودمختار و يا سازمان هاي مربوطه انجام گيرد. 6 - نمايندگان سنا براي مدت چهار سال انتخاب مي شوند. مدت نمايندگي سناتورها پس از 4 سال و يا در صورت انحلال سنا پايان مي پذيرد.
اصل70 1 - قانون انتخابات شرايط كانديداها را معين مي سازد، ولي در هر حال نبايستي سمت هاي زير را داشته باشند: الف ) اعضاي ديوان قانون اساسي ب ) مقامات عاليرتبه دولتي به نحوي كه قانون معين مي سازد، به استثناي هيات دولت ج ) مدافع ملت د ) قضات و دادستانها ه ) نظاميان رسمي، اعضاي غير رسمي نظامي سازمان هاي اطلاعاتي، امنيتي و پليس و ) اعضاي شوراهاي انتخاباتي 2 - اعتبارنامه هاي نمايندگان مجلسين تحت كنترل قضايي بوده كه قانون انتخابات چگونگي آن را معين مي سازد.
اصل71 1 - نمايندگان و سناتورها را نمي توان به دليل اظهار عقايد خود تحت تعقيب قرار داد. 2 - در مدت نمايندگي، نمايندگان و سناتورها داراي مصونيت مي باشند و تنها مي توان آنان را در حال انجام جرم دستگير نمود. نمايندگان متهم را نمي توان بدون مجوز قبلي پارلمان يا سنا تحت روند قضايي عادي قرار داد. 3 - موارد اتهام نمايندگان و سناتورها تنها مي تواند توسط ديوان عالي كشور مورد بررسي قرار گيرد. 4 - ميزان دستمزد نمايندگان و سناتورها توسط مجلسين تعيين مي شود.
اصل72 1 - مجلسين آيين نامه هاي داخلي و بودجه خود را تنظيم و تصويب مي نمايند. آيين نامه ها و اصلاحات بايستي به راي اكثريت مطلق نمايندگان برسد. 2 - مجلسين هر كدام رييس و هيات رييسه خود را انتخاب مي نمايند. در صورتي كه مجلسين اجلاس مشترك داشته باشند، اين اجلاس توسط رييس كنگره اداره مي شود و مقررات تصويب شده هر يك از مجالس در آن اجرا مي گردد. 3 - رياست مجلسين، رياست اداري و انتظامي داخلي مجلسين را نيز به عهده دارند.
اصل73 1 - مجلسين در دو دوره اجلاس عادي دارند. دوره اول از سپتامبر لغايت دسامبر و دوره دوم از فوريه تا ژوين مي باشد. 2 - به درخواست دولت يا اكثريت مطلق اعضاي هر يك از دو مجلسين مي توان تشكيل اجلاس فوق العاده داد. دستور كار اجلاس هاي فوق العاده بايستي مشخص بوده و پس از آن پايان مي پذيرد.
اصل74 1 - اجلاس مشترك مجلسين براي قانون گذاري نبوده و تنها براي انجام وظايفي كه در عنوان دوم اين قانون آمده، مي باشد. 2 - تصميمات مشترك مجلسين در مورد اصول 1 - 94، 2 - 145 و 2 - 158 بايستي به تصويب اكثريت آرا برسد. روند كار اصل 1 - 94 از كنگره و روند كار اصول 2 - 145 و 2 - 158 از سنا آغاز مي شود. در صورتي كه توافق مابين سنا و كنگره براي تصويب حاصل نشود، يك كميسيون مختلط مركب از اعضاي سنا و كنگره به نسبت مساوي تشكيل مي شود. كميسيون مختلط متن قانوني را تهيه كرده تا به تصويب مجلسين برسد. در صورت عدم تصويب، كنگره مي تواند به تنهايي با اخذ اكثريت مطلق آرا آن را تصويب نمايد.
اصل75 1 - كار در مجلسين در جلسات رسمي و در كميسيون ها انجام ميگيرد. 2 - مجلسين مي توانند تصويب پروژه ها و پيشنهادات قانوني را به كميسيون هاي دايم واگذار نمايند. با اين حال جلسه رسمي مي تواند هر زمان كه مايل باشد بحث راجع به پيشنهادات قانوني را خود دنبال نمايد. 3 - انجام اصلاحات در قانون اساسي، امور بين المللي، مقررات سازماني و بودجه دولتي از قانون قبلي مستثني مي گردد.
اصل76 1 - كنگره و سنا و يا هر دو مشتركا مي توانند كميسيون هاي تحقيقاتي در خصوص مسايلي كه منافع عمومي در ميان است، تشكيل بدهند. نتايج تحقيقات اين كميسيون ها نمي توانند در ديوان هاي قضايي مورد استفاده قرار گيرد. البته اين نتايج مي تواند به دادستاني براي ادامه تحقيقات ارايه شود. 2 - مجلسين مي توانند افراد را احضار نمايند و نمي توان از حضور در مجلسين خودداري نمود. قانون، نحوه مجازات در صورت عدم اجراي اين قانون را معين مي سازد.
اصل77 1 - مجلسين مي توانند درخواست هاي فردي يا گروهي شهروندان را به صورت كتبي دريافت نمايند. حضور مستقيم و انجام تظاهرات و در خواست هاي حضوري شهروندان در مجلسين ممنوع&rlm
:: موضوعات مرتبط:
-- قانون اساسی اسپانیا ,
,
:: برچسبها:
قانون اساسي ,
اسپانيا ,